ENGEEQ

وحیـده ی عزیز و دوست داشتنی ِ ما هستی و بس چقدر دلنشین و خوب گفتی عزیزدل دوستی به معنای کلمه و واقع اش چیزی است که در ذهن هم امکان ِ اش هست و نیازی به تازه شدن ِ دیدار ها نیست که حتی امکانش هست دیدار تازه شود اما دلتنگی باقی بماند و بالعکس از دور هم بودنی که گفتی خبر ندارم و کاری ندارم اما اگر گوشه ...

هـزار بار گفتم غریبه میاد این جا بگید آدم یک چادری چیزی سرش کنـه : دی

آقای نیازیان مـرسی

راست میگن من چهار و سه را قاطی کردم :دی
البته برا رد گم کنی بود میدونستم اهل اش میان و میگن : دی

بحث ر و ق هم بحث ِ شهرهای مختلف هستش در آلمان که بعضی شهر ها ق و بعضی شهر ها ر تلفظ میکنن البته ر وسط را!

خب نه واقعا میخواستین به نتیجه برسید به این آسونی ؟ مثل این میمونه که بگم فاتهـر == پدر ( حرف به حرف) بعد برید در دیکشنری دنبالش اول باید اعداد آلمانی را کامل یاد بگیرید بعدش به اینی که گفتم برسید تازه من تلفظ ِ بعضی از شهرهای آلمان را گفتم والا بعضی از شهر ها هم میگم فرای اوند ســن ( تازه س هم بین ...

آقــــــــا ما بگیــــــــــــــــــــــــــــــــــم ^_^

فـیِر اوند ســـِن!
دیگه آدماش برن به آلمانی ترجمه اش کنن راهنمایی از این بیشتر ؟

ااا این همون اقائه است که سوالا را قبل کنکور به شاگرداش میده

پی نوشت : رسما اگر قدرت بودم که نیستم و نخواهم بود با این درصد ها و رتبه ها سکته میکردم
چقدر بده قدرت
چقدر بنده خدا ها زدن اما بد شده رتبه هاشون خب :-|

گویا هست که اونجور ما در تنهایی با خود خندیدیم:| که ملت انگ بزنن به ما

آقا خب میخواهید تبلیغ کنید واسه دوستان چرا «بلند» در فضای پاک دانشگاهی !
خودتون مجبورم کردید که شفاف سازی کنم دیگه : دی

ولی بهرروی خوب بود خیلی
دوستان باید به شما افتخار کنن

اووووووووووه چی همه امکانات یک حسی به من میگه من برنده این قرعه کشی ها خواهم شد : دی ( با توجه به خوره ی شارژ) خاطره از هـای شـارژ: روزی در حالی که خیلی هم بیکارطور روی صندلی دانشگاه نشسته بودیم، و ترمکی ای! در کنارمان، صدایی از دور دست آمد : هـای شـارژ، هــای شـارژ ( حالا نمیگم کی بود دیگه ) آن جا ...

هــــا ما نیز پریروز گرفتیم

حالا نرگس خانم که فکر نکنم بیاد این طرفا کلا
از استاد ِ گرامی! درخواست کنیم تشریف بیاورند این جا
دیگه فضا خودی ِ دیگه
تبریکات ما را پذیرا باشند

خیلی مبارک جناب عباسپـور و نرگس خانم

آقـــــــــــا داااااااااااانشــــــــــــــگاه ِ مــــــــــــــــــــــــــا ؟

احـــــــــوال خانــــــــم غوث ؟
عکس مربوط است به اوایل مهر ماه
سمانه حالش اصلا خوب نبود
الان چطوری بهتری ؟
ها ها ها !

روزی بودش هــــا اولا که حس یک مرده ی متحرک داشتم از خستگی دوم که برای گرفتن ِ عکس تا حد ِ زیر ماشین رفتن هم به داخل ِ جاده رفتم : دی مرسی سمانه که گذاشتی عزیزم :* سمــــــــــــــــــانه اون بخش کلیپ که رفتیم تو کلاسرو بگو حیف عکساش را نمیشه گذاشت : دی وقتی سورمه ای رفتم داخل کلاس سفید ِ تمام عیار ...

انقدر عکس گروهی میذارید که چی خب ما هم داریم خب

Samaneh نوشته شده:اصن ی وضعی !!!

وای

سمــــــانه من به نظرم از دفتر همون دوستته که گفتن شما اذیت نیستید که .............

Samaneh نوشته شده:اِ ! عدد روز شمار شده 6 سال و 11 ماه و ...

دقیقا دیروز اومدم سایت بعد گفتم وای چقدر کم شده
بعد تازه فکر کردم ماهه:|
دیگه هول شدم خب به من چه