قهوه مبادا : برای اینکه جهان انقدر زشت نباشد

مطالب جالب در مورد هر موضوعی
ارسال پست
نمایه کاربر
Cyrus
مدیر سابق سایت
مدیر سابق سایت
پست: 525
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 17 فروردین 1389, 7:30 pm
محل اقامت: مشهد
تماس:

قهوه مبادا : برای اینکه جهان انقدر زشت نباشد

پست توسط Cyrus »

[CENTER]تصویر[/CENTER]


[CENTER]یکی از تلخ‌ترین واقعیت‌های دنیایی که توش زندگی می‌کنیم اینه که خیلی از امکاناتی که ما داریم رو دیگران ندارن و دیگرانی هستند که چیزهایی دارن که ما ازشون محرومیم. صدها ساله که بشر حرف از عدالت می‌زنه اما هنوز هیچ نشونه‌ای از این دیده نمی‌شه که هر چی برای خوردن و پوشیدن و رفع نیازهای بشر تو جهان هست به تساوی تقسیم شده.[/CENTER]
گروه بزرگی از ما بین ندارها و داراها وایستادیم که بهمون می‌گن طبقه متوسطی. با اینکه فکر می‌کنیم از خیلی چیزها محروم هستیم، اما هنوز میلیون‌ها نفر هستن که داشته‌های معمولی ما رویای اوناست. شاید خوردن یه لیوان چای برای هیچ کدوم از ما نشونه‌ای از رفاه نباشه، اما برای اون پیرمرد فقیری که تمام روز تو خیابونا چرخیده و هیچ خونه‌ای هم از خونه‌های دنیا مال اون نیست و باید تو خیابون بخوابه چی؟ برای اون یه لیوان چای، یه ساندویچ گرم و ارزون یه دنیا ارزش داره.
خیلی از داراها دغدغه آدمای فقیر رو دارن. شاید از طریق یه موسسه خیریه به این دغدغه‌شون برسن، شاید از دستفروشا خرید کنن، شاید به فقرا پول و لباس بدن. اما ایتالیایی‌ها یه سنت خیلی قشنگ و شرافتمندانه برای کمک به ندارها دارن. کار اونا انقدر جالب بود که خیلی زود مورد استقبال قرار گرفت و از کافه‌ای در شهر نپال به سراسر ایتالیا و بعد از اون خارج از مرزهای این کشور تبدیل به رسم شد.
داستان این کمک تو کافه‌ها و قهوه‌خونه‌ها می‌گذره. شما با دوست‌تون وارد یه کافه می‌شید و سفارش‌تون رو می‌دید. مثلا می‌گید ۵ تا چای با دو تیکه کیک. صاحب کافه با دیدن شما دو تا می‌فهمه برنامه‌تون چیه. می‌پرسه دو تا واسه خودتون و سه تا برای مبادا؟ شما هم بهش می‌گید آره و اون می‌ره که سفارش شما رو بیاره. اون دو تا چای می‌ریزه و به لیست مباداش سه تا چای دیگه اضافه می‌کنه. همزمان با اینکه شما مشغول گپ هستید و دارید از نوشیدن چای داغ و کیک‌تون لذت می‌برید، پیرزنی وارد کافه می‌شه و کافه‌چی یه چای داغ جلوش می‌ذاره. اون چای یکی از همون سه چای مباداییه که شما و دوست‌تون سفارش دادید. شاید قبلا کسی یه کیک یا چند تیکه بیسکوئیت یا یه ساندویچ مبادا هم خریده باشه. در این صورت این پیرزن با شکم سیر کافه رو ترک می‌کنه. شما هم با پول پنج چای و دو تیکه کیکی که خوردید و البته وجدانی راحت‌تر و شادتر راهی خونه می‌شید.
این سنت قشنگ به “قهوه مبادا” معروف شده و یه سنت کاملا مردمی و انسانیه. شاید پول ما نرسه که از یه بچه محروم حمایت کنیم که درس بخونه و کار نکنه، اما حتما پول دو سه تا چای در ماه رو داریم که به حساب کسی که نمی‌شناسیم بریزیم.
اگه دوستانی دارید که کافه دارن، یا خودتون مغازه‌ای دارید که خوراکی می‌فروشه، به این ایده فکر کنید. با یه توضیح کوتاه آخر منوتون می‌تونید این امکان خوب رو به مردم بدید که به دیگران کمک کنن. به جنبش جهانی مبادا بپیوندید تا دنیا اقلا برای چند ثانیه و اقلا برای یک نفر جای بد و بی‌رحمی نباشه. شاید ما هم تو ناعادلانه بودن جهان مقصر بودیم. کسی چه می‌دونه!


منبع
من به جز آبی نگاهت؛ آسمانی نمی شناسم...
نمایه کاربر
Mohades
مدیر سایت
مدیر سایت
پست: 656
تاریخ عضویت: شنبه 7 فروردین 1389, 7:30 pm
محل اقامت: سبزوار
تماس:

Re: قهوه مبادا : برای اینکه جهان انقدر زشت نباشد

پست توسط Mohades »

سلام

ممنون مستر بنایان
خیلی قشنگه اینکه تلاش شه هرچند یه کار کوچولو ولی یه کمک باشه برای اینکه جهان اینقدر زشت نباشد ...

شاید جاش اینجا نباشه
ولی من چند بار خوندمش این متن و ... هربار بیشتر یادم اومد که ما هم تو ایران خودمون کارای این شکلی به وفور داریم ... کافیه دیده شه
[CENTER]تمــام ِ غصـه هـاے دنیـآ را مے تـوان با یک جمله تحـمل کرد[/CENTER][CENTER]

[/CENTER]
[CENTER]خدایــا ! مے دانــم کـه مے بینـے ...[/CENTER]
[CENTER]Dont Forget[/CENTER]

نمایه کاربر
Cyrus
مدیر سابق سایت
مدیر سابق سایت
پست: 525
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 17 فروردین 1389, 7:30 pm
محل اقامت: مشهد
تماس:

Re: قهوه مبادا : برای اینکه جهان انقدر زشت نباشد

پست توسط Cyrus »

سلام
خواهش مي كنم خانم.
خب بنويسين درباره ش؛ خوشحال مي شيم ما هم.
من به جز آبی نگاهت؛ آسمانی نمی شناسم...
نمایه کاربر
Mohades
مدیر سایت
مدیر سایت
پست: 656
تاریخ عضویت: شنبه 7 فروردین 1389, 7:30 pm
محل اقامت: سبزوار
تماس:

Re: قهوه مبادا : برای اینکه جهان انقدر زشت نباشد

پست توسط Mohades »

کافیه دیده شه ، مثلا اینکه یه سری انجمن ها فقط کتاب میفروشن تا سودش صرف همین "شاید پول ما نرسه که از یه بچه محروم حمایت کنیم که درس بخونه و کار نکنه" بشه ... که قطره قطره برا همشهری و هم وطنمون پول کنار بزاریم تا بهش یه هدیه بزرگ برا زندگیش بدیم

دیده شه که یه وقتایی مردممون منتظر یه اتفاق کوچیکن ... منتظر یه جشن ... یه بهانه ... یه شهادت ... یا هر چیزی که به اون مناسبت برا کمک کردن ، خوشحال کردن یه بچه که دوس داره مث هم سن و سالاش بره مدرسه ، خوشحال کردن یه پدر از کار افتاده که شرمنده خانوادش نشه ، .... صف بکشن !

کافیه صندوق صدقاتی که سر هر کوچه از شهرمون گذاشتن تا اگه ته کیف پولمون یه 50 تومنی مونده بود و با خودمون گفتیم .. بابا یه ماهه این 50 تومنی تو کیفم خرج هم نمیشه! ... بندازیمش اون تو ... که اگه 10 نفرمون همین 50 تومنی ها رو بندازیم تو صندوق شاید پول همون چاییه بشه که اون پیرزن تو کافه میخوره .... یا شاید اون پیرزن دردش با خیلی بیشتر از اینا درمون نشه ... ولی خودمون وجدانمون یکم آروم میشه که یه قدم برداشتیم دنیا برا اون بنده خدا تلخ و سرد و بی رحم نباشه ...


یه زمانی هم پیامبر و امامامون یه سنت هایی رو مثل انفاق ... خمس ... زکات ... گذاشتن برا همین بی رحم نبودن جهان برا یه بچه ای که سرپرست خانوادشو از دست داده ...
که اگه هممون برا شکر سلامتی خودمون ... شکر زندگی بدون درد خودمون ...شکر خیلی چیزایی که خدا بهمون داده و اگه بخواد تو یه چشم به هم زدن ازمون میگیرتشون ، یه قسمتی از مالمون رو ، هرچند کم ، هدیه می کردیم الان جهان به قول شما اینقدر زشت نبود ...

ولی تا میخوایم از مثلا 500 تومنی که دستمونه ، 100 تومنشو خمس بدیم با خودمون میکیم بابا این زیااااده! ... یعنی ما خودمونم نمیخوایم ... بعد یکم بیشتر با خودمون فکر میکنیم ، میگیم " آخه از کجا معلوم این پولو من بدم و خرج اون طفل یتیم شه! " .... 5 ثانیه بیشتر که فکر میکنیم میگیم " بیخیال... اینو خودشون میخورن و به او طفل یتیم نمیرسه! "

خب اگه این فکرا درسته ... اگه نباید اعتماد کنیم ، پس به همون فرضا صاحب کافه هم نمیشه اعتماد کنیم!

ولی اگه بخوایم ... اگه خودمونو یه لحظه بزاریم جای اون طفل ، جای اون پیرزن ، ..بزاریم خـــــب بازم راههایی هست جز قهوه مبادا! .... که خیلی خیلی قدیمی هم هستند.

ببخشید اگه پر حرفی کردم! تصویر
[CENTER]تمــام ِ غصـه هـاے دنیـآ را مے تـوان با یک جمله تحـمل کرد[/CENTER][CENTER]

[/CENTER]
[CENTER]خدایــا ! مے دانــم کـه مے بینـے ...[/CENTER]
[CENTER]Dont Forget[/CENTER]

نمایه کاربر
amin
کاربر ویژه
کاربر ویژه
پست: 1029
تاریخ عضویت: چهارشنبه 14 مهر 1389, 8:30 pm
محل اقامت: bojnord
Been thanked: 1 time
تماس:

Re: قهوه مبادا : برای اینکه جهان انقدر زشت نباشد

پست توسط amin »

یـــــــــــــــالــــــــــا!تصویر
ببخشید پا برهنه میام وسط بحث!تصویر
فرمایشتون کاملا صحیح خانم
خمس و زکات و صدقه و نذری و چه و چه که تو ایران خودمون رواج داره به عنوان کار خیر خیلی قشنگه اگه خوب و زیبا بهش نگاه کنیم
ولی...


ولی فرمودین اگه بنا به بدبینی باشه که همون کسایی که واسه قهوه مبادا میگیرن هم به صاحب مغازه اعتماد پیدا نمیکنن
من اینجا یک چیزی رو خدمتتون عرض کنم خیلی هم بازش نمیکنم
اعتماد چیزی نیست که همینجوری بشه بدست آورد
برای مثال همین قهوه مبادا رو مقایسه میکنم با بعضی از صندوق های صدقه کشور خودمون
وقتی که طرف میره و یک قهوه سفارش میده و میبینی یک سری انسان نیازمند هم اونجا حضور دارن اعتمادتش جلب میشه
حالا ازین ور نمیخوام خدایی نکرده تحمت بزنم ولی شما یک حساب سر انگشتی بکنین که درآمد که نمیشه گفت، برداشت وجه از این صندوق ها چه قدره؟
تازه کمک های موارد خاص از جمله جشن عاطفه ها و سیل و زلزله و فلان و فلان هم به کنار
بعد وقتی تو جامعه میبینی هر روز تعداد افراد نیازمند بیشتر و بیشتر میشه واقعا آدم چجوری میتونه مثبت فکر کنه و اعتماد!؟
هوا را پنجه میسایم میبینی
نفس اطراف دستانم پیدا نیست
صدایی از درون با من میگوید
شروع فصل بی رحم تنهایست...
نمایه کاربر
Cyrus
مدیر سابق سایت
مدیر سابق سایت
پست: 525
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 17 فروردین 1389, 7:30 pm
محل اقامت: مشهد
تماس:

Re: قهوه مبادا : برای اینکه جهان انقدر زشت نباشد

پست توسط Cyrus »

اينقدر پيچيده نيست خانم كرابي
من كه نميگم كارهايي كه شما گفتين اشتباهه و اونايي كه من نوشتم درست. و اصلا به بقيه ماجرا و اثراتش و... كاري ندارم.
فقط يك روش كمك كردن كه به نظرم خيلي زيباتر از روش هاي ديگه اومد رو براتون نقل كردم. فقط زيباتر؛ حتي مفيد تر هم نيست و مي دونم.
زيبا بودنش هم به نظرم به خاطر اينه كه شما هموني كه براي خودتون مي پسندين رو براي بقيه هم پسنديدين!!! يك قهوه خودتون، يك قهوه براي يكي ديگه كه قراره كنارتون بشينه و بخوره. فقط همين.
من به جز آبی نگاهت؛ آسمانی نمی شناسم...
نمایه کاربر
Cyrus
مدیر سابق سایت
مدیر سابق سایت
پست: 525
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 17 فروردین 1389, 7:30 pm
محل اقامت: مشهد
تماس:

Re: قهوه مبادا : برای اینکه جهان انقدر زشت نباشد

پست توسط Cyrus »

amin نوشته شده:یـــــــــــــــالــــــــــا!تصویر
ببخشید پا برهنه میام وسط بحث!تصویر
فرمایشتون کاملا صحیح خانم
خمس و زکات و صدقه و نذری و چه و چه که تو ایران خودمون رواج داره به عنوان کار خیر خیلی قشنگه اگه خوب و زیبا بهش نگاه کنیم
ولی...


ولی فرمودین اگه بنا به بدبینی باشه که همون کسایی که واسه قهوه مبادا میگیرن هم به صاحب مغازه اعتماد پیدا نمیکنن
من اینجا یک چیزی رو خدمتتون عرض کنم خیلی هم بازش نمیکنم
اعتماد چیزی نیست که همینجوری بشه بدست آورد
برای مثال همین قهوه مبادا رو مقایسه میکنم با بعضی از صندوق های صدقه کشور خودمون
وقتی که طرف میره و یک قهوه سفارش میده و میبینی یک سری انسان نیازمند هم اونجا حضور دارن اعتمادتش جلب میشه
حالا ازین ور نمیخوام خدایی نکرده تحمت بزنم ولی شما یک حساب سر انگشتی بکنین که درآمد که نمیشه گفت، برداشت وجه از این صندوق ها چه قدره؟
تازه کمک های موارد خاص از جمله جشن عاطفه ها و سیل و زلزله و فلان و فلان هم به کنار
بعد وقتی تو جامعه میبینی هر روز تعداد افراد نیازمند بیشتر و بیشتر میشه واقعا آدم چجوری میتونه مثبت فکر کنه و اعتماد!؟
مرسي امين جان.
دقيقا ميخواستم همينارو بهتون بگم خانم كرابي، اما حاشيه بحث بود.
حالا كه امين گفت ميگم؛
فقط يك نگاه كوچيك بندازين، خمس، زكات، جشن عاطفه ها، اين همه صندوق صدقه كه حتي جاهايي ميذارن كه آدم زندگي نميكنه و تعدادشون صدها برابر سطل آشغالا تو شهرهاست (همين كلي بحث داره) ، خبر داشتن از 40 تا همسايه اينور و اونور؛ هيچكدومشون نتونسته چيزي رو تغيير بده. حالا فكر كنيد كشورهايي كه آمار فقرشون كمتره خمس رو دو برابر ميدن؟؟ از هشتاد تا همسايه اينور اونور خبر دارن؟؟ يا صندوق صدقه هاشون بيشتره (كه اصلا قابل تصور نيست)؟؟ يا اينكه كلا منابعشون بيشتر از كشورهاي فقيره؟؟
نه اينكه اصل موضوع اشتباست؛ نه؛ منم ميدونم اصل قضيه كاملا درست و منطقيه، اما براي نتيجه دادن اين همه كار خوب بايد يك چيزي قبل از همه ي اينا باشه و اون نيست.
من به جز آبی نگاهت؛ آسمانی نمی شناسم...
نمایه کاربر
amin
کاربر ویژه
کاربر ویژه
پست: 1029
تاریخ عضویت: چهارشنبه 14 مهر 1389, 8:30 pm
محل اقامت: bojnord
Been thanked: 1 time
تماس:

Re: قهوه مبادا : برای اینکه جهان انقدر زشت نباشد

پست توسط amin »

Cyrus نوشته شده:
مرسي امين جان.
دقيقا ميخواستم همينارو بهتون بگم خانم كرابي، اما حاشيه بحث بود.
حالا كه امين گفت ميگم؛
فقط يك نگاه كوچيك بندازين، خمس، زكات، جشن عاطفه ها، اين همه صندوق صدقه كه حتي جاهايي ميذارن كه آدم زندگي نميكنه و تعدادشون صدها برابر سطل آشغالا تو شهرهاست (همين كلي بحث داره) ، خبر داشتن از 40 تا همسايه اينور و اونور؛ هيچكدومشون نتونسته چيزي رو تغيير بده. حالا فكر كنيد كشورهايي كه آمار فقرشون كمتره خمس رو دو برابر ميدن؟؟ از هشتاد تا همسايه اينور اونور خبر دارن؟؟ يا صندوق صدقه هاشون بيشتره (كه اصلا قابل تصور نيست)؟؟ يا اينكه كلا منابعشون بيشتر از كشورهاي فقيره؟؟
نه اينكه اصل موضوع اشتباست؛ نه؛ منم ميدونم اصل قضيه كاملا درست و منطقيه، اما براي نتيجه دادن اين همه كار خوب بايد يك چيزي قبل از همه ي اينا باشه و اون نيست.
خواهش میکنم سیروس جان
نمیخواستم بحث راه بندازم که مخالف و موافق داشته باشه
که آخرش هم هیچکی حرف طرف مقابل رو قبول نکنه!
اینا رو فقط و فقط به این دلیل گفتم چون این مسائل رو که میبینم دردم میگیره
فقط گفتم که گفته باشم و سکوت نکرده باشم!
همین.
این جمله آخرت هم ما رو بدجور گرفتتصویر
هوا را پنجه میسایم میبینی
نفس اطراف دستانم پیدا نیست
صدایی از درون با من میگوید
شروع فصل بی رحم تنهایست...
ارسال پست

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان