بدون شک اختراعات و ابداعات همواره با تلاش و کوشش بسيار همراه بوده است اما بعضي وقت ها اين تلاش ها با يک تصادف و يا بهتر بگوييم با يک الهام عجيب و غريب اتفاق افتاده است که سايت popsci به بررسي 10 مورد از مهمترين ها پرداخته است.
1. اجاق مايکروويو
اولين اختراع معرفي شده تصادفي را به فردي به نام پرسي اسپنسر نسبت مي دهند در تاريخچه او آمده است که وي پس از گذراندن دوره سربازي خود در نيروي دريايي، در شرکت ريتون مشغول به کار بود وي که به عنوان يک نابغه الکترونيک شناخته ميشد. در سال 1954 ميلادي اسپنسر مشغول کار با مگنترون مايکروويو بود که در آن زمان در رادار به کار گرفته مي شده است، که متوجه مي شوند که بسته شکلات در جيبش آب شده است. بسته شکلات به طور سريع و ناگهاني آب شده بود که گويي گرم شده اسپنسر به اين نتيجه رسيد که تشعشع مايکروويو خروجي حاصل از مگنترون سبب گرم شدن شکلات شده است، اسپنسر به سرعت به تحقيق و کار بر روي اين موضوع و استفاده هاي کاربردي از آن پرداخت که نتيجه نهايي در حال حاضر به عنوان ناجي تمام مردان مجرد و دوستداران خوراکيهاي فوري در سرتاسر دنيا شناخته ميشود و آن اجاق مايکروويو يا همان مايکروفر است.
2. ساخارين، قند مصنوعي
در سال 1879 يعني چيزي حدود 130 سال پيش، ايرا رمسن و کنستانتين فالبرگ که در آزمايشگاه خود در دانشگاه جان هاپکينز مشغول کار بودند، جهت صرف ناهار به خوردن غذا مشغول شدند البته گويا آقاي فالبرگ فراموش مي کند دست خود را بشويد که البته همان طور که مستحضريد در مورد شيميدانان اين کار مساوي با مرگ است البته در اين مورد خاص منجر به اختراع شد چون او مزه شيرين و عجيبي را در زمان غذا خوردن احساس کرد که نهايتا منجر به ساخت نخستين قند مصنوعي جهان شد. رمسن و فالبرگ نتايج کار خود را با يکديگر منتشر کردند، اما با آنکه مشخص نشد دقيقا چه اتفاقی افتاد ولي تنها نام فالبرگ در حق امتياز اين محصول ذکر شد.
به نظر ميرسد اين موضوع آقاي رمسن را زياد خوشحال نکرد. زيرا وي بعدها در اين مورد گفت: "فالبرگ يک رذل واقعي است. من متنفرم که مردم اسم من و او را در کنار هم بياورند".
3. فنر بازي
در سال 1943، يک مهندس نيروي دريايي آمريکا به نام ريچارد جيمز بر روي موضوعي تحقيق مي کرد در زمينه چگونگي استفاده از فنر، جهت جلوگيري از آسيب تجهيزات حساس بيرون کشتيها در اثر نوسانات.
در حين کار وي يکي از مدلهاي خود را با عصبانيت از روي ميز به پايين پرتاب کرد. اما اختراع وي به جاي اينکه محکم با زمين برخورد کند، به شکل زيبايي جهش کرد و مجددا شکل اصلي خود را گرفت؛ اين فنر به يک اسباببازي محبوب براي کودکان تبديل شد. در حال حاضر بيش از 300 ميليون از اين فنرها در دنيا فروخته است!
4. خمير بازي
قبل از اينکه خمير بازي Play-Doh به يک وسيله آموزشي تبديل شود، به عنوان يک محصول پاککننده اختراع شده بود. اين خمير ابتدا به عنوان محصولي براي تميز کردن کاغذ ديواري به بازار معرفي شد، اما اين مساله مربوط به قبل از زماني ميشود که شرکت Kutol در حال سقوط باشد.
آنچه شرکت Kutol Products را از ورشکستگي نجات داد، موفقيت محصول آنها در تميز کردن ديوارها نبود، بلکه استفاده بچههاي دبستاني از اين محصول براي خلق کاردستيهاي مجسمهسازي سال نو بود. با حذف ترکيبات پاککننده و اضافه کردن رنگ و يک عطر ملايم، شرکت محصولات پاککننده خود را به يکي از محبوب ترين اسباببازيهاي تمام تاريخ تبديل کرد: خمير مجسمهسازي. به اين ترتيب شرکتي که در حال ورشکستگي بود، ناگهان به موفقيت عظيمي رسيد. گاهي اوقات شما نميدانيد که چقدر باهوش هستيد، تا اينکه يکي از راه ميرسد و شما را متوجه آن ميکند!
5. چسب همه کاره
دکتر هري کوور از آزمايشگاه کداک در سال 1942 به اين نتيجه رسيد که ماده سيانواکريليت که وي ساخته بود، شکست خورده است و کارايي مورد نياز وي را ندارد.
او قصد داشت، اين ماده را براي ساخت يک دستگاه زاويهياب با دقت بالا به کار گيرد. مادهاي که وي ساخته بود به طرز باورنکردني به هر چيزي ميچسبيد، بنابراين وي اين ماده را کنار گذاشت.
شش سال بعد کوور سرپرست يک پروژه در خصوص طراحي پوشش جديدي براي هواپيما شد و باز نگران استفاده از سيانواکريليت بود. اما اين دفعه کوور متوجه شد که اين ماده، اتصالي قوي را بدون نياز به ديدن گرما ايجاد ميکند. کوور و گروهش مواد مختلفي را در آزمايشگاه با استفاده از اين ماده تعمير کردند و در نهايت يک استفاده مفيد را براي آن کننده پيدا کردند. کوور حق امتياز کشف خود را ثبت کرد و در سال 1958 سانواکريليت به عنوان يک چسب همه کاره در تمام فروشگاهها عرضه شد.
شايد بهتر باشد وقتي به چيزي مي رسيد که انتظار شما را بر آورده نمي کند به زاويه اي ديگر از آن بنگريد.
ادامه دارد...
منبع:
http://www.popsci.com/technology/galler ... s-all-time
10 اختراع تصادفي دنيا!
6. تفلون
دفعه بعد که یک نیمرو را بدون چسبیدن به کف ماهیتابه درست کردید، یک فاتحه برای روح مردی به نام روی پلانکت بخوانید وی شیمیدانی بود که به صورت کاملا اتفاقی در سال 1938 تفلون را اختراع کرد.
پلانکت انتظار داشت تا در نتیجه آزمایش خود که در یک سردخانه انجام شده بود نوع جدیدی از CFC ها را بسازد. اما هنگامیکه وی محفظه خود را که قادر بود سرشار از گاز بررسی کرد، دریافت که ظاهرا تمام گاز ناپدید شده است و تعدادی پولک سفید تنها باقی مانده آزمایش وی است. پلانکت آزمایشات خود را بر روی این خردههای شیمیایی مرموز آغاز کرد و خواص آنها را برشمرد و تجربه کرد و در نهایت دریافت ماده جدید که یک روانکننده عالی با نقطه ذوب فوقالعاده بالا است. ماده وی ابتدا در جعبه های نظامی استفاده شد و امروزه از آن برای تولید ظروف نچسب آشپزخانه استفاده میشود.
7. باکلیت
در سال 1907، لاک شیشهای معمولا برای عایق کردن به کار برده می شد مثلا جهت قسمتهای داخلی تجهیزات الکترونیکی اولیه مانند رادیو و تلفن. جالب است بدانید که این ماده از بدن نوعی سوسک آسیایی به دست میآمد، ولی وسیله خوبی بود. البته در آن زمان هم آن ماده ارزانترین راه برای عایق کردن یک سیم نبود. آنچه که شیمیدان بلژیکی به نام لئو بیکلند برای جایگزین کردن این ماده یافت ، پلیاکسیبنزیلمتیلنگلیکولآنیدرید بود. ماده ذکر شده که نام آسانی هم ندارد در حقیقت نخستین پلاستیک مصنوعی دنیا به حساب می رود و اغلب تحت عنوان باکلیت شناخته میشود. این پلاستیک اولیه کاملا شکلپذیر است و میتوان آن را به هر رنگی درآورد و در برابر دماهای بالا نیز شکل خود را حفظ میکند. این خصوصیات آن را به ماده محبوب تولیدکنندگان، جواهرسازان و طراحان صنعتی تبدیل کرده است. این ماده جزء 10 ماده با اختراع تصادفی ثبت شده است ولی توضیح چندانی در مورد نحوه تصادفی بودن آن عنوان نگردیده است.
8. تنظیم کننده ضربان قلب
یکی از دانشیاران دانشگاه بوفالو به نام ویلسون گریتبچ بر این باور بود که پروژه خود را نابود کرده است. به جای استفاده از یک مقاومت 10 هزار اهمی برای ساخت دستگاه پروژه خود که یک نمونه اولیه از یک دستگاه ثبت ضربان قلب بود، وی از یک مقاومت 1 مگااهمی استفاده کرده بود. مدار حاصله سیگنالی را برای مدت زمان 1.8 میلیثانیه تولید میکرد و سپس به مدت 1 ثانیه متوقف میشد. گریتبچ متوجه شد که با استفاده از یک جریان دقیق و با استفاده از دستگاه فوق الذکر میتواند پالسی را به وجود آورد تا ضربان ناقص قلب بیماران را توسط آن کامل کند در حقیقت این دستگاه می توانست به وسیله یک تحمیل خارجی ضربان قلب را کامل کند. قبل از آن نیز محققان اقدام به ساخت چنین دستگاه هایی کرده بودند، با این تفاوت که دستگاههای تنظیم کننده ضربان قلب به اندازه یک تلویزیون بودند که قطعا خارج از بدن بیمار قرار می گرفتند و نمی توانستند دائمی هم باشند . اما امروزه با استفاده از این اشتباه گریتبچ به راحتی مدار کوچکی در قفسه سینه فرد قرار ی گیرد.
9. بند چسبی
باورکنید که در این زمینه مبالغه نمی کنیم اما واقعیت این است که یک سگ نقش مهمی را در کشف این اختراع داشته است. یک مهندس سوئیسی به نام جورج دیمسترال به همراه سگ خود به شکار رفته بود که متوجه شد خارهایی به پشم های روی سطح پوست سگش و جورابهای خودش چسبیده است وی به سراغ این خارها رفت و با زیر میکروسکوپ گذاردن آنها متوجه قلاب های کوچکی شد که باعث خاصیت چسبندگی آنها شده بود. وی سالها را صرف بررسی و تحقیق بر روی این موضوع نمود و در نهایت نوعی نایلون را جهت اختراع خود یافت. ولیاین اختراع تا زمانی که ناسا در حدود 20 سال بعد در لباس فضانوردان خود استفاده نکرده بود فراگیر نشد.
10. اشعه ایکس
بله کاملا درست است! که با توجه به اینکه اشعه ایکس یک پدیده طبیعی است نمی توان آن را یک اختراع محسوب کرد اما داستان کشف آن به عنوان یکی از جالب ترین داستانها در میان ابداعات اتفاقی دنیا شناخته میشود. در سال 1895 یک فیزیکدان آلمانی به نام ویلهلم رونتگن، مشغول انجام یکسری آزمایشهای روتین و روزمره خود بود که در تمامی آنها از پرتو کاتودی استفاده می شد او در حین آزمایش متوجه شد متوجه شد یک تکه مقوای فلورسنت در سوی دیگری از اتاق روشن شده است. وجود یک صفحه ضخیم بین تشعشع کننده کاتدی و مقوای طرف دیگر اتاق سبب این موضوع شده بود و این موضوع نشان می داد ذرات نور قادرند از اجسام جامد عبور کنند. رونتگن که از این اتفاق شگفتزده شده بود. باورنکردنی بود! وی بلافاصله به این نکته اندیشید که تصاویر شفافی را با استفاده از این تابش باورنکردنی میتوان تهیه کرد. نخستین تصویری که با اشعه X گرفته شد تصویر دست همسر وی بود.
منبع:
http://www.popsci.com/technology/galler ... s-all-time
دفعه بعد که یک نیمرو را بدون چسبیدن به کف ماهیتابه درست کردید، یک فاتحه برای روح مردی به نام روی پلانکت بخوانید وی شیمیدانی بود که به صورت کاملا اتفاقی در سال 1938 تفلون را اختراع کرد.
پلانکت انتظار داشت تا در نتیجه آزمایش خود که در یک سردخانه انجام شده بود نوع جدیدی از CFC ها را بسازد. اما هنگامیکه وی محفظه خود را که قادر بود سرشار از گاز بررسی کرد، دریافت که ظاهرا تمام گاز ناپدید شده است و تعدادی پولک سفید تنها باقی مانده آزمایش وی است. پلانکت آزمایشات خود را بر روی این خردههای شیمیایی مرموز آغاز کرد و خواص آنها را برشمرد و تجربه کرد و در نهایت دریافت ماده جدید که یک روانکننده عالی با نقطه ذوب فوقالعاده بالا است. ماده وی ابتدا در جعبه های نظامی استفاده شد و امروزه از آن برای تولید ظروف نچسب آشپزخانه استفاده میشود.
7. باکلیت
در سال 1907، لاک شیشهای معمولا برای عایق کردن به کار برده می شد مثلا جهت قسمتهای داخلی تجهیزات الکترونیکی اولیه مانند رادیو و تلفن. جالب است بدانید که این ماده از بدن نوعی سوسک آسیایی به دست میآمد، ولی وسیله خوبی بود. البته در آن زمان هم آن ماده ارزانترین راه برای عایق کردن یک سیم نبود. آنچه که شیمیدان بلژیکی به نام لئو بیکلند برای جایگزین کردن این ماده یافت ، پلیاکسیبنزیلمتیلنگلیکولآنیدرید بود. ماده ذکر شده که نام آسانی هم ندارد در حقیقت نخستین پلاستیک مصنوعی دنیا به حساب می رود و اغلب تحت عنوان باکلیت شناخته میشود. این پلاستیک اولیه کاملا شکلپذیر است و میتوان آن را به هر رنگی درآورد و در برابر دماهای بالا نیز شکل خود را حفظ میکند. این خصوصیات آن را به ماده محبوب تولیدکنندگان، جواهرسازان و طراحان صنعتی تبدیل کرده است. این ماده جزء 10 ماده با اختراع تصادفی ثبت شده است ولی توضیح چندانی در مورد نحوه تصادفی بودن آن عنوان نگردیده است.
8. تنظیم کننده ضربان قلب
یکی از دانشیاران دانشگاه بوفالو به نام ویلسون گریتبچ بر این باور بود که پروژه خود را نابود کرده است. به جای استفاده از یک مقاومت 10 هزار اهمی برای ساخت دستگاه پروژه خود که یک نمونه اولیه از یک دستگاه ثبت ضربان قلب بود، وی از یک مقاومت 1 مگااهمی استفاده کرده بود. مدار حاصله سیگنالی را برای مدت زمان 1.8 میلیثانیه تولید میکرد و سپس به مدت 1 ثانیه متوقف میشد. گریتبچ متوجه شد که با استفاده از یک جریان دقیق و با استفاده از دستگاه فوق الذکر میتواند پالسی را به وجود آورد تا ضربان ناقص قلب بیماران را توسط آن کامل کند در حقیقت این دستگاه می توانست به وسیله یک تحمیل خارجی ضربان قلب را کامل کند. قبل از آن نیز محققان اقدام به ساخت چنین دستگاه هایی کرده بودند، با این تفاوت که دستگاههای تنظیم کننده ضربان قلب به اندازه یک تلویزیون بودند که قطعا خارج از بدن بیمار قرار می گرفتند و نمی توانستند دائمی هم باشند . اما امروزه با استفاده از این اشتباه گریتبچ به راحتی مدار کوچکی در قفسه سینه فرد قرار ی گیرد.
9. بند چسبی
باورکنید که در این زمینه مبالغه نمی کنیم اما واقعیت این است که یک سگ نقش مهمی را در کشف این اختراع داشته است. یک مهندس سوئیسی به نام جورج دیمسترال به همراه سگ خود به شکار رفته بود که متوجه شد خارهایی به پشم های روی سطح پوست سگش و جورابهای خودش چسبیده است وی به سراغ این خارها رفت و با زیر میکروسکوپ گذاردن آنها متوجه قلاب های کوچکی شد که باعث خاصیت چسبندگی آنها شده بود. وی سالها را صرف بررسی و تحقیق بر روی این موضوع نمود و در نهایت نوعی نایلون را جهت اختراع خود یافت. ولیاین اختراع تا زمانی که ناسا در حدود 20 سال بعد در لباس فضانوردان خود استفاده نکرده بود فراگیر نشد.
10. اشعه ایکس
بله کاملا درست است! که با توجه به اینکه اشعه ایکس یک پدیده طبیعی است نمی توان آن را یک اختراع محسوب کرد اما داستان کشف آن به عنوان یکی از جالب ترین داستانها در میان ابداعات اتفاقی دنیا شناخته میشود. در سال 1895 یک فیزیکدان آلمانی به نام ویلهلم رونتگن، مشغول انجام یکسری آزمایشهای روتین و روزمره خود بود که در تمامی آنها از پرتو کاتودی استفاده می شد او در حین آزمایش متوجه شد متوجه شد یک تکه مقوای فلورسنت در سوی دیگری از اتاق روشن شده است. وجود یک صفحه ضخیم بین تشعشع کننده کاتدی و مقوای طرف دیگر اتاق سبب این موضوع شده بود و این موضوع نشان می داد ذرات نور قادرند از اجسام جامد عبور کنند. رونتگن که از این اتفاق شگفتزده شده بود. باورنکردنی بود! وی بلافاصله به این نکته اندیشید که تصاویر شفافی را با استفاده از این تابش باورنکردنی میتوان تهیه کرد. نخستین تصویری که با اشعه X گرفته شد تصویر دست همسر وی بود.
منبع:
http://www.popsci.com/technology/galler ... s-all-time
خاطرات کودکی ام را ورق میزنم ..
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 8 مهمان