يك سنت....

ارسال پست
نمایه کاربر
amin
کاربر ویژه
کاربر ویژه
پست: 1029
تاریخ عضویت: چهارشنبه 14 مهر 1389, 8:30 pm
محل اقامت: bojnord
Been thanked: 1 time
تماس:

يك سنت....

پست توسط amin »

يك سنت
پسر كوچكي، روزي هنگام راه رفتن در خيابان، سكه اي يك سنتي پيدا
كرد. او از پيدا كردن اين پول ، آن هم بدون هيچ زحمتي، خيلي ذوق زده
شد. اين تجربه باعث شد كه او بقيه روزها هم با چشمان باز سرش را به
سمت پايين بگيرد و در جستجوي سكه هاي بيشتر باشد.
او در مدت زندگيش، ۲۹۶ سكه ۱ سنتي، ۴۸ سكه ۵ سنتي، ۱۹ سكه ۱۰
سنتي، ۱۶ سكه ۲۵ سنتي، ۲ سكه نيم دلاري و يك اسكناس مچاله شده يك
دلاري پيدا كرد. يعني در مجموع ۱۳ دلار و ۲۶ سنت.
در برابر به دست آوردن اين ۱۳ دلار و ۲۶ سنت، او زيبايي دل انگيز
۳۱۳۶۹ طلوع خورشيد ، درخشش ۱۵۷ رنگين كمان و منظره درختان ا فرا درسرماي پاييز را از دست داد . او هيچ گاه حركت ابرهاي سفيد را بر فراز
آسمان ها در حا لي كه از شكلي به شكلي ديگر در م ي آمدند، نديد . پرندگان
در حال پرواز، در خشش خورشيد و لبخند هزاران رهگذر، هرگز جزئي از
خاطرات او نشد.

نتیجه ی داستان:
نتیجه ی داستان رو به خودتون واگذار می کنم چون معتقدم نوشتن برداشت شخصی توهین به خواننده و تحمیل برداشت شخصی خود به دیگرانه.
ارسال پست

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 17 مهمان