سخن بزرگان
سخن بزرگان
جبران خلیل جبران
پروردگارا
به من آرامش ده
تا بپذيرم آنچه را که نمي توانم تغيير دهم
دليري ده
تا تغيير دهم آنچه را كه مي توانم تغيير دهم
بينش ده
تا تفاوت اين دو را بدانم
مرا فهم ده
تا متوقع نباشم دنيا و مردم آن مطابق ميل من رفتار كنند
پروردگارا
به من آرامش ده
تا بپذيرم آنچه را که نمي توانم تغيير دهم
دليري ده
تا تغيير دهم آنچه را كه مي توانم تغيير دهم
بينش ده
تا تفاوت اين دو را بدانم
مرا فهم ده
تا متوقع نباشم دنيا و مردم آن مطابق ميل من رفتار كنند
تو شاهکار خالقی...
- mohammadreza
- مدیر سابق سایت
- پست: 1052
- تاریخ عضویت: سهشنبه 4 خرداد 1389, 7:30 pm
- محل اقامت: مشهد
- تماس:
- mohammadreza
- مدیر سابق سایت
- پست: 1052
- تاریخ عضویت: سهشنبه 4 خرداد 1389, 7:30 pm
- محل اقامت: مشهد
- تماس:
خدایا من به من عمری بده که صنعتی شدن دانشگاهمون رو ببینم
خدایا صبری بده که بتوانم 3 سال دیگه در این دانشگاه بمونم
خدایا روز امتحان پایان ترم مدار آقای خرمی خوشحال باشه و امتحان رو آسون بگیره
خدایا به پدرم پولی بده که به من 30 میلیارد دلار پول جیبی بده
خدایا چنان کن سرانجام کار / تو خوشنود باشی و ما هم رستگار باشیم انشاالله

خدایا صبری بده که بتوانم 3 سال دیگه در این دانشگاه بمونم
خدایا روز امتحان پایان ترم مدار آقای خرمی خوشحال باشه و امتحان رو آسون بگیره
خدایا به پدرم پولی بده که به من 30 میلیارد دلار پول جیبی بده
خدایا چنان کن سرانجام کار / تو خوشنود باشی و ما هم رستگار باشیم انشاالله

آخرین ويرايش توسط 1 on mohammadreza, ويرايش شده در 0.
...Act like a Champion, Be a Champion
هفت جا نفس خود را حقیر دیدم
نخست : هنگامیکه به پستی تن می داد تا بلندی یابد
دوم : آنگاه که در برابر از پاافتادگان ، میپرید
سوم : آنگاه که میان آسانی و دشوار مختار شد و آسان را برگزید
چهارم : آنکه گناهی مرتکب شد و با یادآوری اینکه دیگران نیز همچون او دست به گناه میزنند ، خود را دلداری داد
پنجم : آنگاه که از ناچاری ، تحمیل شدهای را پذیرفت و شکیباییاش را ناشی از توانایی دانست
ششم : آنگاه که زشتی چهرهای را نکوهش کرد ، حال آن که یکی از نقابهای خودش بود
هفتم : آنگاه که آوای ثنا سرداد و آن را فضیلت پنداشت
جبران خلیل جبران
نخست : هنگامیکه به پستی تن می داد تا بلندی یابد
دوم : آنگاه که در برابر از پاافتادگان ، میپرید
سوم : آنگاه که میان آسانی و دشوار مختار شد و آسان را برگزید
چهارم : آنکه گناهی مرتکب شد و با یادآوری اینکه دیگران نیز همچون او دست به گناه میزنند ، خود را دلداری داد
پنجم : آنگاه که از ناچاری ، تحمیل شدهای را پذیرفت و شکیباییاش را ناشی از توانایی دانست
ششم : آنگاه که زشتی چهرهای را نکوهش کرد ، حال آن که یکی از نقابهای خودش بود
هفتم : آنگاه که آوای ثنا سرداد و آن را فضیلت پنداشت
جبران خلیل جبران
خاطرات کودکی ام را ورق میزنم ..
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان