سرنوشت ستایش و سهیل !

[mohammadreza]

خانم غوث اول از هم شما بفرمایین که مگه رنگ آمیزی ستایش با شما نبود ؟؟؟

[Samaneh]

خانم غوث اول از هم شما بفرمایین که مگه رنگ آمیزی ستایش با شما نبود ؟؟؟

هــــــــــــــا!!!! چیزه !!!! واستین فکر کنم ! اوممممممممم ! آهان یادم اومد ! خب بلد نبودم که با اون نرم افزاره کارکنم خب این شد که زحمتش افتاد گردن مستر یاقوتی و ایشونم که چقد زحمت بکشن خب همش ایشون دارن زحمت میکشن خب !

اصن بدید خود آقای بنایان رنگشون کنن که درس عبرت بش.. نه نه نه دروغ گفتم ندیدشون دست ایشون ! میترسم بچه هارو بذارن پرورشگاه خودشون با اون خانومه برن این دفه پیتزا بخورن به ماهم ندن !!!

[mohammadreza]

خانم غوث اول از هم شما بفرمایین که مگه رنگ آمیزی ستایش با شما نبود ؟؟؟

هــــــــــــــا!!!! چیزه !!!! واستین فکر کنم ! اوممممممممم ! آهان یادم اومد ! خب بلد نبودم که با اون نرم افزاره کارکنم خب این شد که زحمتش افتاد گردن مستر یاقوتی و ایشونم که چقد زحمت بکشن خب همش ایشون دارن زحمت میکشن خب !

قابل قبول بود

علــــــــــــــــــــــی
چرا رنگ نکردی بچه ها رو ؟؟
چرا اینا دهن ندارن ؟؟؟
ها ؟
ها ؟
ها ؟

[Ali]

چرا اینا دهن ندارن...؟
خوش به حال مامانشون میشه...

این یه سوال تخصصیه که باید از بابا شون بپرسین!!!
وقتی که پیش من بودن دهن نداشتن ، کلا بچه های ساکتی هستن!!
[HR]

علــــــــــــــــــــــی
چرا رنگ نکردی بچه ها رو ؟؟
چرا اینا دهن ندارن ؟؟؟
ها ؟
ها ؟
ها ؟

مگه با دهن به من تحویل دادیشون !!! تازه تویه بیمارستان پیداشون کردم!! اگه دقت کنی می فهمی چرا دهن ندارن!!؟؟؟
رنگ هام خشک شده بودن !! گذاشتم جلو آفتاب باز بشه !!

[mohammadreza]

خب چیکار کنیم الان ؟؟؟

[Samaneh]

خب چیکار کنیم الان ؟؟؟

دست بچه هاتونو بگیرید ببرید خونتون ! دیگه هم به آقای بنایان نسپرینشون .

[mohammadreza]

خب چیکار کنیم الان ؟؟؟

دست بچه هاتونو بگیرید ببرید خونتون ! دیگه هم به آقای بنایان نسپرینشون .

چشم حتما
ولی الان بچه ها دور از دسترس هستن که دستشون رو بگیرم

[Mohades]

[Mohades]

میگمـــــــــــا
من بچه ها رو دیدم رنگ داشتن که!!
از ترس چی رنگشون عین گچ دیوار شده؟!؟؟!؟!؟!؟

فکر کنم صندلی جلوی ترن هوایی نشستن طفیا!!

[mohammadreza]

میگمـــــــــــا
من بچه ها رو دیدم رنگ داشتن که!!
از ترس چی رنگشون عین گچ دیوار شده؟!؟؟!؟!؟!؟

فکر کنم صندلی جلوی ترن هوایی نشستن طفیا!!

خوبه بهتون گفتم که سوارشون نکنین خانوم
شما که از آقای بنایان بدتر رفتار می کنین با بچه ها

[Cyrus]

آقای یاقوتی دستتون درد نکنه زحمت کشیدین ، بسیار سپاس و اینکه قشنگه

و امــــــــــــــــــــــــــــــــــا

آقای بنایان با این بچه ها چیکار کردین هان ؟؟ چرا ستایش ترسیده سهیل استرس داره ؟؟ بچه هارو اینطوری تحویل گرفته بودین شما ؟؟؟؟!!!!!

ترس كاذبه خانوم، همه دارن، ستايش تنها نيست. سهيل هم همينطور. منم فقط بردمشون پارك يكم بازي كردن و مختصر حادثه اي پيش اومد براشون؛ اتفاق خاصي نيفتاده كه.

اصن بدید خود آقای بنایان رنگشون کنن که درس عبرت بش.. نه نه نه دروغ گفتم ندیدشون دست ایشون ! میترسم بچه هارو بذارن پرورشگاه خودشون با اون خانومه برن این دفه پیتزا بخورن به ماهم ندن !!!

پرورشگاه چرا؟؟ با خودم ميبرمشون خبـــــــــــ

خب چیکار کنیم الان ؟؟؟

دست بچه هاتونو بگیرید ببرید خونتون ! دیگه هم به آقای بنایان نسپرینشون .

[Mohades]

میگمـــــــــــا
من بچه ها رو دیدم رنگ داشتن که!!
از ترس چی رنگشون عین گچ دیوار شده؟!؟؟!؟!؟!؟

فکر کنم صندلی جلوی ترن هوایی نشستن طفیا!!

خوبه بهتون گفتم که سوارشون نکنین خانوم
شما که از آقای بنایان بدتر رفتار می کنین با بچه ها

من؟؟؟؟؟؟
از بچه هاتون بپرسین! خدایـــــــــــــــــــی بهشون خوش گذشتـــــــــا!!
من بلا سرشون نیاوردم که!
کاری کردم کارستونـــــــــا!... صندلی جلو نشستن 4تا جیغ زدن هم صداشون صاف شده الان ! هم دیگه با خیال راحت میتونین بسپرینشون دست مستر بنایان! دیگه از هیچی نمیترسن!!

[Samaneh]

هـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی!!

واقعا راست میگن هیچ کی پدر مادر خود آدم نمیشه ها ! الان کاملا به این نکته ایمان آوردم !

[Mohades]

سمانه جان ! نه که پدر این بچه ها به شدت نگرانن و در راستای آرامش فرزندانشون اصن سر از پا نمیشناسن!!

همه دست به دست هم دادیم این بچه ها بهشون خوش بگذره... پس فردا بزرگ شدن نگن پدرمون ما رو ی شهربازی نبرد ! دائما استادیوم بود و فوتبال میدید!
نگن به جا عکس ما عکس کاپیتان و رو در دیوار زده بود!
ما داریم در راستای رفع کمبودها و اینا..........

اینه نتیجه زحمات ما؟؟؟
خوبه مستر بنایان با خیال راحت برن دنبال بستنی خوردنشون؟!
خوبه مستر یاقوتی سکان به دست بگیرن و پرتره نکشن از بچه ها؟!؟!؟

[mohammadreza]

سمانه جان ! نه که پدر این بچه ها به شدت نگرانن و در راستای آرامش فرزندانشون اصن سر از پا نمیشناسن!!

همه دست به دست هم دادیم این بچه ها بهشون خوش بگذره... پس فردا بزرگ شدن نگن پدرمون ما رو ی شهربازی نبرد ! دائما استادیوم بود و فوتبال میدید!
نگن به جا عکس ما عکس کاپیتان و رو در دیوار زده بود!
ما داریم در راستای رفع کمبودها و اینا..........

اینه نتیجه زحمات ما؟؟؟
خوبه مستر بنایان با خیال راحت برن دنبال بستنی خوردنشون؟!
خوبه مستر یاقوتی سکان به دست بگیرن و پرتره نکشن از بچه ها؟!؟!؟

واقعا تحت تاثیر قرار گرفتیم