قلب دختر ۱۱ ساله تهراني از ترس...

ارسال پست
نمایه کاربر
shahin
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
پست: 145
تاریخ عضویت: چهارشنبه 8 اردیبهشت 1389, 7:30 pm
محل اقامت: نوشهر
تماس:

قلب دختر ۱۱ ساله تهراني از ترس...

پست توسط shahin »

قلب دختر ۱۱ ساله تهراني از ترس پدر ترکید !


دادگاه کیفری تهران چند روز پیش شاهد محاکمه مردی بود که آنقدر دخترش را ترسانده بود که در اتفاقی نادر در علم پزشکی دختر بیچاره قلبش ترکید و مرد.

به گزارش تهران امروز ، در ابتدای این جلسه نماینده دادستان تهران با بسیار فجیع خواندن این جنایت گفت: این قتل یکی از مهیب ترین قتلهای سالهای اخیر تهران است. متهم اصلی این پرونده که اکنون در دادگاه حاضر است دختر ۱۱ ساله خود را آنقدر شکنجه کرده که وی دچار ترکیدگی قلب شده است.

وی ادامه داد: این اتفاق ۲۱ آبان ماه ۱۳۸۷ در محله ستارخان تهران رخ داد. در این روز ماموران پلیس از احتمال کشته شدن این دختر توسط پدر خود با خبر شدند.آنها پس از رسیدن به محل متوجه شدند که خانه ای که دخترک در آن حبس شده بود، منفجر و این دختر جان خود را از دست داده است.

آنها رضا پدر این دختر را بازداشت و او را به اداره آگاهی انتقال دادند. این مرد که میگفت به شیشه اعتیاد دارد و مدتی قبل از مادر مقتول (سارا) جدا شده و حضانت فرزند خود را به عهده گرفته است در جریان بازجویی گفت به خاطر سوءظنی که به دخترش داشته او را به قتل رسانده است. رضا درباره نحوه ارتکاب این جنایت گفت: ابتدا مریم را شکنجه کرده و او را با سیم به بخاری روشن بستم.بعد مقداری نفت روی او ریخته و او را به آتش کشیدم.

با توجه به اعترافات متهم و سایر شواهد و مدارک، ارتکاب این جنایت توسط وی قطعی است و بنده تقاضای صدور مجازات قانونی را برای وی دارم.

سپس دادگاه از مادر مقتول خواست در جایگاه حاضر شود. این زن که میگفت پس از مرگ فجیع دخترش دیگر هیچ امیدی به زندگی ندارد و روزو شبش را با غصه و اندوه فراوان میگذراند گفت: چرا من نباید بتوانم برای این مرد جنایتکار که اینطور فجیع دختر خود را کشته است از دادگاه تقاضای قصاص کنم؟ حالا که این کار برایم مقدور نیست از قضات استدعا دارم اشد مجازات ممکن را برای این مرد در نظر بگیرند تا وی کمی از جزای کاری که انجام داده را در این دنیا بکشد.

این زن که به شدت میگریست ادامه داد: من به خاطر اعتیاد رضا به شیشه از او جدا شدم. رضا بعد از کشیدن شیشه به عالم و ادم مشکوک میشد. او من و سارا را آزار میداد و زندگی را برایمان زهر مارساخته بود. من که دیگر زندگی با او برایم امکانپذیر نبود از او جدا شدم اما دادگاه با توجه به بالای هفت سال بودن سارا حضانت او را به این مرد داد. سارا هر چندوقت یکبار به دیدن من میآمد و با خواهرم دردل میکرد. خواهرم به من میگفت که سارا از آزارهای پدرش گله میکند و میگوید پدرش با او به شد ت بدرفتاری میکند. او گفت، رضا با اسلحهای که دارد تاکنون چندین بار سارا را تهدید به قتل کرده است. ما چون دادگاه حضانت سارا را به پدرش داده بود کاری نمیتوانستیم بکنیم.چند بار با کانون حمایت از کودکان تماس گرفتیم اما آنها گفتند که چون سرپرستی وی به پدرش سپرده شده است کاری نمیتوانند برای سارا بکنند. من به شدت نگران تهدیدهای رضا بودم تا اینکه روز حادثه سارا چند پیامک به خاله اش زده و به او گفته بود امروز دیگر پدرش او را خواهد کشت.

وقتی خواهرم این قضیه را به من خبر داد به سرعت به خانه رضا رفتم. در طول مسیر به برادرم زنگ زدم و از او خواستم به کمک ما بیاید، او هم خود را به خانه رضا رساند.به پلیس ۱۱۰ هم زنگ زدم و ماجرا را به آنها گفته و خواستم هرچه سریعتر خود را به محل برسانند.با برادرم به در خانه رسیدیم از داخل سر و صدا میآمد. رضا دم در آمد و با او درگیر شدیم. ما هم صبر کردیم تا پلیس بیاید اما هرچه صبر کردم هیچ ماموری نیامد، حدود ۲۰ دقیقه از تلفن من به پلیس گذشته بود که یکمرتبه صدای انفجار شدیدی از داخل خانه آمد و اتاقی که سارا در آن زندانی شده بود منفجر شد. با ورود به خانه متوجه مرگ سارا شدم. من از پلیس ۱۱۰ به خاطر این تاخیر زیاد شکایت کردم اما به جایی نرسید. اگر پلیس زودتر میآمد یا من از پلیس قطع امید کرده و خودم برای نجات دخترم به داخل میرفتم الان سارا زنده بود.

پزشکی قانونی با معاینه جسد گفت سارا قبل از انفجار از ترس دچار ترکیدگی قلب شده و جان خود را از دست داده است.

رئیس دادگاه پس از این اظهارات که با تاسف شدید حاضران در دادگاه همراه شد از متهم خواست به دفاع از خود بپردازد.

متهم با حضور در جایگاه به بیان حرفهایی پرداخت که به سختی میشد منطق خاصی را در آن پیدا کرد.

رضا ابتدا خود را دارای مشکل روحی خوانده و گفت: من میدانستم که عدهای از مدتها پیش دارند من و سارا را تعقیب میکنند و میخواهند زندگی ما را نابود کنند. این گروه یک گروه اینترنتی بود. روز حادثه وقتی سارا به خانه آمد، از او خواستم لپتاپش را روشن کند. وقتی او لپ تاپش را درآورد و به اینترنت وصل کرد متوجه عدهای شدم که با وصل شدن ما به اینترنت در حال رصد کردن ما هستند. آنها میخواستند زندگی دخترم را تباه کنند و سارا هم متوجه این توطئه نبود. برای نجات سارا تصمیم گرفتم او را بکشم.

سارا را با سیم به بخاری بستم و مقداری نفت روی او ریختم.او شروع به جیغ و داد کرد. بعد هم کل اتاق را آغشته به نفت کردم و از او خواستم فریاد بکشد تا دوستان اینترنتی اش به کمک او بیایند. از خانه بیرون رفتم که یکمرتبه خانه منفجر شد.

بعد از آن اظهارات، وکلای متهم در جایگاه حاضر شده و گفتند که در نظریه اولیه پزشکی قانونی آمده است که رضا دچار جنون شده و دخترش را به قتل رسانده است، هر چند نظریه دوم بیماری او را رده کرده. آنها از دادگاه خواستند تا یکبار دیگر پزشکی قانونی را مکلف به بررسی وضعیت روحی متهم کند.

اما در پایان هیات قضات شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران متهم را مجرم شناخته و او را به ۱۲ سال زندان و ۱۰ سال تبعید محکوم کرد.
نمایه کاربر
Maryam
مسئول
مسئول
پست: 508
تاریخ عضویت: چهارشنبه 19 اسفند 1388, 8:30 pm
محل اقامت: شهر بهشت
تماس:

پست توسط Maryam »

فقط 10 سال زندان + 12سال تبعید؟؟؟؟
برای این جنایت خیلی کمه...
تو شاهکار خالقی...
نمایه کاربر
mohammadreza
مدیر سابق سایت
مدیر سابق سایت
پست: 1052
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 4 خرداد 1389, 7:30 pm
محل اقامت: مشهد
تماس:

پست توسط mohammadreza »

12 سال زندان +10 سال تبعید
اگه من بودم قصاصش می کردم
...Act like a Champion, Be a Champion
نمایه کاربر
Maryam
مسئول
مسئول
پست: 508
تاریخ عضویت: چهارشنبه 19 اسفند 1388, 8:30 pm
محل اقامت: شهر بهشت
تماس:

پست توسط Maryam »

نه تبعید نه زندان؛چون تو زندان به اینجور آدما خیلی خوش میگذره...
دقیقا همون کاری که با دخترش کرد.
تو شاهکار خالقی...
نمایه کاربر
mohammad mehdi
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
پست: 223
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 7 اردیبهشت 1389, 7:30 pm
محل اقامت: mashhad
تماس:

پست توسط mohammad mehdi »

متاسفانه توی هیچ جای دنیا قانونی برای قصاص زجر وجود نداره یعنی هیچکس رو نمیشه مثل کسی که اون کشته ،بکشی .البته غیر از سنگسار که شاید در نظر خیلی ها بی رحمی باشه اما خیلی جاها همین قانون الهی خیلی مفیده . :)
خداوندا
به بزرگی آنچه داده ای آگاهم کن تا کوچکی آنچه ندارم نا آرامم نکند.
نمایه کاربر
Maryam
مسئول
مسئول
پست: 508
تاریخ عضویت: چهارشنبه 19 اسفند 1388, 8:30 pm
محل اقامت: شهر بهشت
تماس:

پست توسط Maryam »

بنظرم باید به بدترین شکل مجازاتش میکردن؛ :( :o :?
تو شاهکار خالقی...
نمایه کاربر
mohammad mehdi
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
پست: 223
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 7 اردیبهشت 1389, 7:30 pm
محل اقامت: mashhad
تماس:

پست توسط mohammad mehdi »

پس خوب شد که خانومها قاضی نمیشن وگرنه همه قاتلها به روشهای دردناکی مثل سنگسار قصاص می شدن.شما نباید یکطرفه به قاضی برید.شما جوانب مختلف رو در نظر نمی گیرید مثل جنون فردو مطمئن باشید هیچ پدری اگر جنون نداشته باشه (هر چند هم بی رحم باشه)دخترش رو اینطوری نمی کشه.............
خداوندا
به بزرگی آنچه داده ای آگاهم کن تا کوچکی آنچه ندارم نا آرامم نکند.
نمایه کاربر
sajjad
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
پست: 266
تاریخ عضویت: جمعه 27 فروردین 1389, 7:30 pm
محل اقامت: کرج
تماس:

پست توسط sajjad »

کلا قضاوت کار خیلی سخت و با احسا سات نمی شود تصمیم گرفت
وطن یعنی چه آباد و چه ویران ،وطن یعنی همین جا یعنی ایران.
نمایه کاربر
Maryam
مسئول
مسئول
پست: 508
تاریخ عضویت: چهارشنبه 19 اسفند 1388, 8:30 pm
محل اقامت: شهر بهشت
تماس:

پست توسط Maryam »

حالا منم همین الان نمیرم حکمم رو اجرا کنم!!!
من فقط حسی که از این قاتل بهم دست داد رو گفتم. مطمئنا بخاطر همین جنون بوده ک اعدامش نکردن.
تو شاهکار خالقی...
نمایه کاربر
sajjad
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
پست: 266
تاریخ عضویت: جمعه 27 فروردین 1389, 7:30 pm
محل اقامت: کرج
تماس:

پست توسط sajjad »

Maryam نوشته شده:حالا منم همین الان نمیرم حکمم رو اجرا کنم!!!
من فقط حسی که از این قاتل بهم دست داد رو گفتم. مطمئنا بخاطر همین جنون بوده ک اعدامش نکردن.
با شما کاملا موافقم :roll: :roll:
وطن یعنی چه آباد و چه ویران ،وطن یعنی همین جا یعنی ایران.
نمایه کاربر
MOHSEN
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
پست: 274
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 25 مهر 1389, 8:30 pm
تماس:

پست توسط MOHSEN »

كشتار با اره برقي عادلانه نيست ?
محسن معصوم زاده، نه محسن است نه معصوم زاده
ارسال پست

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان