رویای تا ابد ماندگار ...

ارسال پست
نمایه کاربر
mohammadreza
مدیر سابق سایت
مدیر سابق سایت
پست: 1052
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 4 خرداد 1389, 7:30 pm
محل اقامت: مشهد
تماس:

رویای تا ابد ماندگار ...

پست توسط mohammadreza »

[CENTER]تصویر[/CENTER]

بدون هیچ بهانه ای ، بدون هیچ دلیلی رویایی شروع می شود، رویایی که به تدریج شکل واقعیت به خود می گیرد و برای جامعه ای تبدیل به رویایی واقعی می شود. از ان زمان تا حالا 19 سال می گذرد، نزدیک به دو ده گذشته و تو تبدیل به عشق مشترکی شدی، عشقی میان من، میان تو و میان بانوی پیر. فوتبال یعنی همین، یعنی عاشق شدن و تو هم از ان دسته بازیکنانی هستی که می توانی شروع کننده هر پیوندی باشی و عشق مشترکی را آغاز کنی. چون خودت هم عاشقی و به عشق پایبند.

اما همیشه همه چیز ان طور که باید و می خواهی پیش نمی رود. بهانه ها، بی رحمی ها و ناملایمتی ها همه چیز را ویران می کنند ، نابودی شروع می شود و مرگ تدریجی یک رویا رقم می خورد. درست در لحظه ای که می خواهی به اوج برسی، به پایان می رسی. به پایان آن رویا، به پایان زندگی زیبایی که به ان عادت داشتی و دوستش داشتی .

بارها رابطه های احساسی از میان رفتند و بارها به پایان رسیدند اما رابطه میان الکس و تیفوسی ها، میان من و اله نمی تواند با هیچ پایانی به پایان برسد. گرچه رابطه الکس و یووه هرگز به روزهای نخستش برنمی گردد. این، در یکی از روزهای کسل کننده اکتبر 2011 اتفاق افتاد.

مدیر بی مقدمه خبر از آخرین فصل بیانکونری بودنت می دهد و این تنها یک مفهوم دارد " پایان ". بدون هیچ حرفی، هیچ مذاکره ای و کاملا بی مقدمه همه چیز به پایان می رسد، پایان یک رویا، پایان 19 سال وفاداری. هر شروعی پایانی دارد اما هر پایانی شکل و شمایلی خاص. این رسم خداحافظی با تو نبود.

می شد منتظر ماه " می " ماند، اخرین بازی فصل و برگزاری کفنرانس خبری پیش از بازی پایانی و دیدن اندره ا، الکس و بونیپرتی در کنار هم و شنیدن صدای لرزان و چشمان اشک بار الکس که از اخرین بازی اش برای بانوی پیر اروپا خبر می دهد.

این راه درست خداحافظی با اسطوره ای بود که 19 سال به دو رنگ سیاه و سفید وفادار ماند. اما حالا نه کنفرانسی، نه تقدیری، نه احترامی ، نه برنامه ای ، نه ... انگار تقدیر به طرز عجیبی زشت رقم می خورد و مثل یه اوار روی سرت فرود می اید. چه افتضاحی، چه ابروریزی ای، چه بی حرمتی ای، هیچ خبری هم از بایگانی شماره " 10 " نیست، حتی به مانند اسطوره ها نیز با تو خداحافظی نمی کنند، حتی جدایی را هم به زیبایی مطرح نمی کنند. این یعنی 19 سال وفاداری و از خودگذشتی هیچ!

حالا همه چیز یک طرفه شده، عشق، وفاداری، احترام، حرمت، علاقه، انگیزه، زیبایی و حتی ناملایمتی. مطمئنا این طور نمی ماند، فوتبال مانند توپش گرد است و می چرخد و دوباره اینجا به تو نیازمند می شود.

مثل همه سال ها که به تو نیاز داشتد، به تو، به توانایی هایت ، به گل هایت ، به ضربه ایستگاهی که می زنی ، به حضورت در منطقه ویژه خودت ، به انگیزه ات ، به تلاشت ، به مبارزه ات ، به پشتکارت ، به امیدت ، به خواسته هایت ، به وفاداریت ، به سکوتت ، به لبخندت و به خودت و شخصیتی که داری.

هر بار که هر چیز گره می خورد تنها یک گره گشا برای یووه وجود داشت " الساندرو دل پیرو " اما انگارهمه چیز یک طرفه بوده! اینجا تا زمانی که به تو نیاز داشت تو را می خواست. حالا کنار گذاشته می شوی و تنها می مانی روی نیمکت تا یک هم تیمی قدیمی تو را هر زمان که بخواهد به زمین بفرستد؟ گویی هیچ نیازی به اسطوره نیست! همه چیز فراموش شده! عهدها، پیمان ها، سال های بزرگ بازیگری ات که می توانستی در نیمی از بهترین های دنیا بازی کنی و همیشه گفتی " نه ، فقط یووه "

اما حالا نوبت به طرف دیگر می رسد و این طرف بدون نگرانی و با سردی کنار می کشد و رابطه را به پایان نزدیک می کند. به نوعی طرد شدن محترمانه از سوی یووه که از همه چیز بدتر است و زخمش بیش از هر چیز دیگر در وجودمان رخنه می کند. زخمی کهنه که هر بار مرور می شود نشان می دهد دیگر هیچ چیز مثل سابق نیست، هیچ چیز، نه عشق و نه وفاداری. همه چیز عوض شده.

پایان تدریجی یک رویا نیز در حال شکل گیری است، رابطه یک طرفه می شود و طرف دیگر به سردی تمایل اش را به سوی دیگری جز تو نشان می دهد و تو در مقابل، تنها سکوت می کنی و با لبخند می گویی " می خوام از این لحظات لذت ببرم! "

امسال یکی از غم انگیزترین سال هایی بود که از تو برای مان به یادگار ماند،هر چند که یووه استثنایی بود و رویایی شد اما حرکاتی که نسبت به بزرگ ترین بازیکنش شد قابل بخشش نیست. اری یووه، اری کونته و اندره ا از شما دلگیریم، قلب مان را شکاندید اما مهم نیست چون کسی که نباید قلب مان را می شکاند، هرگز نشکاند.

هوای سرد زمستان تورینو هر چند که دیگر در استادیوم یوونتوس مثل دل الپی خبری از مه نیست اما هوای خاکستری شهر که تغییری نکرده ! کلاهی روی سر، کاپشن مشکی بلند و نشستن روی نیمکت! وای چه عذاب اوراست دیدن تو، در این حالت ! مدتی نشستی و مدتی هم طاقت نشستن نداشتی و با همان کاپشن سیاه ایستادی و از کنار نیمکت با چشمان پر از سوالت منتظر ماندی که شاید از نیمکت علامتی برسد و به زمین بروی تا انگیزه و قدرتت را ثابت کنی. وای که چه زمستان و چه فصل عذاب اوری بود برایمان .

هر بار که این طور دیدمت؛ رو سرت کلاه گذاشتی، کاپشن مشکی بلند پوشیدی و نشستی روی نیمکت ، عذاب می کشیدم، توی این سرما و مه فقط دوست داشتم بازی کنی و منم از هیجان بازی ات لذت ببرم نه اینکه سرمای حس بی وفایی به یک اسطوره را توی سرمای هوا بیشتر حس کنم و از سرمای تورینو بدم بیاید.

اره اله برو، برو که دیگر دوست ندارم چهره نگران و چشمان منتظرت را ببینم، برو که دیگر از دیدن این صحنه ها در زمستان امسال خسته و رنجیده ام و دیگر طاقت شنیدن جواب کونته ، انیلی و ماروتا رو در خصوص این سوال که ایا واقعا الکس از یووه جدا می شود ندارم. جواب هایی که نهایت بی حرمتی و بی توجهی به تو که تک پرچم دار تیمشان و به ما که هوادار این تیم هستیم، است.

اره اله برو، از اینجا برو، برو به هر کجایی که می خواهی، به هر کجایی که دوست داری، برو به جایی که بخندی، برو به جایی که شایستگی تو رو دارد، برو به همان جایی که در آن شاد و خوشحال و با انگیزه تر از همیشه باشی، برو و هر جا که رفتی همین الکس بمان، همین الکس بزرگ با همین خصوصیات منحصر به فردت، همانی که همه را در هر کجا و هر کشور و هر تیمی جادو کرد.

برو تا دیگر تو را این طور نبینیم، برو تا اینجا به یادت بیفتد و این بار برایت پیامی برای برگشت فرستاده شود، برو تا بتوانی زندگی کنی و دوباره لبخند بزنی. هر چند که دوست داریم همیشه در کنار ما لبخند بزنی اما ...مشکلی نیست می دانیم که اینجا به اشتباهش پی می برد، هر چند دیر.

" اکتبر" لعنتی گذشت و ماه های بعدی هم همین طور بی تغییر، تا به ماه "می " رسیدیم، به اخرین روز بیانکونری تو. دقایق پایانی ایست، علاقه ای به پایان این بازی نداریم، اصلا چرا باید این بازی تمام بشود؟ چرا باید رویای 19 ساله بیانکونری به پایانش برسد؟ کسی دوست ندارد صدای سوت پایان را بشنود. این صدا یعنی پایان، یعنی پایان اسطوره ها! پایان پرچم داران ! پایان وفاداری و احترام !

دوست داریم گوش مان را بگیریم، به صفحه تلویزیون نگاه نکنیم، چشم مان را ببنیدیم، اما طاقت نداریم، لحظات پایانی ست، لحظاتی که دیگر تکرار نمی شود ، صحنه های پایانی دوران بیانکونری یک اسطوره، نمی شود از این لحظات گذشت.

با ناراحتی می ایستیم دستی به سر می کشیم و یا می نشینیم و سرمان را در میان دستانمان قرار می دهیم، اشک می ریزیم و با حسرت فقط نگاه می کنیم، کاری از دست مان بر نمی اید، سوت زده می شود، فصل به پایان می رسد، زندگی بیانکونری تمام می شود، تو می روی اما درمیان اشک ها ، رویاها به بن بست می رسند، رویاهای بیانکونری می میرند این بار خبری از رویا نیست، تو داری می روی ، کاش می شد هر رابطه احساسی هرگز به پایانش نمی رسید و رویا هم نمی مرد. تصویر

ما نمی توانیم مانع رفتنت شویم، تنها افسوس می خوریم، هر چه بود انجام دادیم، پیام فرستادیم، خواهش کردیم اما اندره ا نخواست هیچ پیامی از ما را دریافت کند، حتی شاید به انها نگاه هم نکرد، او نخواست که صدای ما را بشنود و نخواست که مانع ریختن اشک های ما و تو شود، اندره ا نخواست که تو بمانی.

اما تو می مانی! تو در قلب و خاطرات ما می مانی و همیشه زنده ای، هیچ کس نمی تواند تو را از ما بگیرد، درست مثل اسکودتوهای مان که هرگز از قلب و ویترین خاطرات مان بیرون نرفت، تا زمانی که یوونتوس هست دل پیرو هم هست، تو یعنی یووه، هر بازیکنی می اید و می رود و تنها یووه می ماند، اما کماکان الساندرو دل پیرو یعنی یووه . تو ، رویای ماندگاری، یک رویای ابدی که برای همیشه سیاه و سفید می ماند، رویای الساندرو دل پیرو.


[CENTER]تصویر[/CENTER]
...Act like a Champion, Be a Champion
نمایه کاربر
jack
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
پست: 135
تاریخ عضویت: چهارشنبه 15 اردیبهشت 1389, 7:30 pm
محل اقامت: خونه
Been thanked: 1 time
تماس:

Re: رویای تا ابد ماندگار ...

پست توسط jack »

به نام خدا.
اول سلام. و اما بعد...

ممنون رضا جون.
به نظرم کار خوبیه که یه توضیحی درباره ی علایق خودمون به بقیه بدیم.(البته مختصر باشه مفیدتره تصویر)
احساس میکنم اینجوری بیشتر به هم نزدیک میشیم. میتونیم تو احساسات همدیگه شریک بشیم.
اگه موافق بودین و جواب داد، فاز تنفرات و احساسات بد رو هم راه میندازیمتصویر
البته با رعایت احترام به همدیگه هاتصویر
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست.هرکسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود.صحنه پیوسته بجاست.خرم آن نغمه که مردم بسپارند بیاد.(سهراب سپهری)
نمایه کاربر
mohammadreza
مدیر سابق سایت
مدیر سابق سایت
پست: 1052
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 4 خرداد 1389, 7:30 pm
محل اقامت: مشهد
تماس:

Re: رویای تا ابد ماندگار ...

پست توسط mohammadreza »

هرچی یعقوب بگه تصویر
...Act like a Champion, Be a Champion
ارسال پست

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان