صندلی داغ : خانم سعیده ساجدی فر

مدیر انجمن: sajjad

قوانین انجمن
۱. برای ارسال مطلب در مبحث های این انجمن ابتدا با نام کاربری خود وارد شوید و سپس گزینه ی ارسال پاسخ را بزنید.
۲. در صورتی که عضو سایت نیستید و یا قصد ارسال مطلب با نام کاربری ناشناس را دارید پس از زدن گزینه ارسال پاسخ با مشخص کردن نام کاربری دلخواه مطالب خود را ارسال کنید.
۳. دقت کنید به لحاظ برخی حساسیت ها تمامی ارسال ها در این انجمن پس از تایید افراد مربوطه نمایش داده خواهد شد.
قفل شده
Samaneh
مدیر سایت
مدیر سایت
پست: 2054
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 15 فروردین 1389, 7:30 pm
محل اقامت: مشهد
تماس:

Re: صندلی داغ : خانم سعیده ساجدی فر

پست توسط Samaneh »

salia نوشته شده:هفته دیگه بریم خونه سمانشون اینا؟تصویر

بله حتما فقط ممکنه سمانه نیاد اگه نیومد ما بازم بریم دانشگاها داره شروع می شه اونجا میبینیمش دیگه...




تشریف بیارید قدمتون رو چشم چپم !تصویر

در و باز کن اومدیم...
خاطرات کودکی ام را ورق میزنم ..
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
نمایه کاربر
فیلم

Re: صندلی داغ : خانم سعیده ساجدی فر

پست توسط فیلم »

سلام.خدا قوت..............

سلام ممنون.
1)کلا فیلم بین هستید؟
بله یکی از فیوریتامهتصویر

2)طرفداره چه ژانری هستید؟
طرفدار ژانر خاصی نیستم هر فیلمی که ارزش دیدن داشته باشه و نگا میکنم.

3)تو طول سال چند بار میرید سینما؟
حداقل دو سه بار بستگی به فیلم های اکران شده داره

4)بهترین فیلمی که تا به حال تو سینما دیدید؟

جدایی نادر از سیمین
5)دوست دارید جای کدام بازیگر در چه فیلمی بازی می کردید؟

گیلانه به جای معتمد آریا به خاطر حس و تکنیک خاصی که تو بازیش بود.
6)بین فیلم تلویزیونی، فیلم سینمایی ، سریال ، مستند، انیمیشن ، کارتون کدام را انتخاب می کنید؟

اصلا نمیشه انتخاب کرد . هر کدوم که قشنگ باشه ولی پیگیر همه نوعش هستم.
7)نظرتون راجع به فیلم کلاه قرمزی و بچه ننه؟

جاتون خالی با 7 تا از بچه ها رفتیم .اما بلیط بهمون نرسید .هفته آینده میریم دوباره بعد حضوری نظرم رومیگم بهتون.تصویر
8)به نظرتون میتونه رکورد اخراجی ها2 رو بزنه؟

90% میزنه تا حالا که عالی فروش کرده
.
.
.
.
.
تا بعد
salia
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
پست: 310
تاریخ عضویت: شنبه 13 شهریور 1389, 7:30 pm
تماس:

Re: صندلی داغ : خانم سعیده ساجدی فر

پست توسط salia »

پس همینجا اعلام میکنم هفته دیگه به مناسبت تولد بنده خونه سمانه اینا دعوتین به صرف عصرانه, شیرینی ,شامتصویرتصویر

آخ جووووووووووووون ولی چون خونه خودتون نیست کاد.و برات نمیارم.گفته باشم تصویر
منتظر هیچ دستی در هیچ جای دنیا نبودم،

همیشه اشکهایم را بادستان خودم پاک کردم،
چون میدانم همه رهگذرند…
Samaneh
مدیر سایت
مدیر سایت
پست: 2054
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 15 فروردین 1389, 7:30 pm
محل اقامت: مشهد
تماس:

Re: صندلی داغ : خانم سعیده ساجدی فر

پست توسط Samaneh »

salia نوشته شده:پس همینجا اعلام میکنم هفته دیگه به مناسبت تولد بنده خونه سمانه اینا دعوتین به صرف عصرانه, شیرینی ,شامتصویرتصویر
وحیده جان چیزه دیگه ای میخوای بگو تعارف نکنیا که ناراحت میشم !تصویر
خاطرات کودکی ام را ورق میزنم ..
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
نمایه کاربر
samandoon
کاربر جدید
کاربر جدید
پست: 6
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 31 مرداد 1391, 6:10 pm
تماس:

Re: صندلی داغ : خانم سعیده ساجدی فر

پست توسط samandoon »



هی بابااااااااا
سعیده تو که هنوز نشستییییییی
تصویراین چه وضعیه بابا
صندلی داغ 1 روز 2 روز 3 روز نه دیگه این همه
تصویر



خدا از دهنت بشنوه .یکبار تو عمرم ازت خوشم اومده بود همین امروز بود


ولی حقته
تصویردمه دوستات و هم کلاسی هات گرم

تصویر


به قول خودت : برو بچههههههههه
نمایه کاربر
Ruhollah
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
پست: 141
تاریخ عضویت: دوشنبه 23 فروردین 1389, 7:30 pm
تماس:

صندلی داغ : خانم سعیده ساجدی فر

پست توسط Ruhollah »

خانم ساجدی فر
سلام
سلام
خوبی شما؟
به لطف شما بد نیستم
ایام به کام هست؟

اگه شماها بذارین بله
تعطیلات خوش گذشته؟

بله بد نبود
از سیمرغ چه خبر؟

اتفاقا 2 روز پیش دیدمش سلام رسوندتصویر
بال های آتشینش باز شده؟

اونم به وقتش...
هرچی بچه ها میخوان صندلی رو داغ کنن شما با ترفند های مختلف از جمله استفاده از برف سردش میکنین...
داغ که چه عرض کنم ، فکر نکنم ولرم هم شده باشه.


.....تصویر
بگذریم
خب سوالات من

- لطف کنین از خواهر و برادرتون بگین؟ سن ، تحصیلات ، شغل و ...
جاانممممممممم؟!!
واحد خواهران :
خواهر شماره 1: 36 ساله.خانه دار .
خواهر شماره 2: 28 ساله .لیسانسه.مدرس زبان
خواهر شماره 3: 26 ساله .کارشناسی ارشد میکروبیولوژی .کارشناس ارشد مرکز رشد دانشگاه علوم پزشکی مشهد

واحد برادران:

برادر شماره 1: 33 ساله .مدیر عامل شرکت تجهیزات پزشکی و متخصص SEQUENCING
برادر شماره 2: 20ساله .دانشجوی پزشکی
-از محل زندگیتون در مشهد بگین و توصیفش کنین.

محل زندگیم یه کوچه تو یه شهر مذهبی با مشکلات خاص شهر های مذهبی.
-از محل زندگیتون در قوچان بگین و توصیفش کنین.

بهرین خوابگاه دانشگاه ولی امکانات در حد زاغه نشینی. فوق العاده شلوغ اما با هم اتاقی های با صفا تصویر
- از مدارسی که از اول دبستان تا الان بودین بگین و توصیفش کنین.

تصویر یعنی میخواین به اندازه 12 سال اینجا براتون بنویسم؟

-از سال کنکور بگین و توصیفش کنین.
سال اول کنکور .8 نفر بودیم با هم درس میخوندیم تو مدرسه . از اونجایی که گل های سر سبد بودیم بهمون اجازه دئاده بودن تومدرسه بمونیم تا آخر شب و درس بخونیم .
روز به روزش خاطرس چون هر کاری میکردیم جز درس خوندن تصویر از والیبال و آب بازی گرفته تا از درخت توت بالا رفتن و توت خوردن .این بود شیوه تست زنی من .
اگه قسمت بشه برمیگردم.


پ.ن :لطفا سولات رو نپیچونین

یهو میگفتین PDF شجره ناممو براتعون میگذاشتم دیگه...

ممنون از سوالاتون
اگر فشار نبود كسي نمي توانست از ذغال، الماس بسازد...
نمایه کاربر
amin
کاربر ویژه
کاربر ویژه
پست: 1029
تاریخ عضویت: چهارشنبه 14 مهر 1389, 8:30 pm
محل اقامت: bojnord
Been thanked: 1 time
تماس:

Re: صندلی داغ : خانم سعیده ساجدی فر

پست توسط amin »

سلام خانوم ساجدی فر

خوب هستین؟

سلامهلیکم.
بسیار خوببببب
تابستون ما رو نمیبینین خوش میگذره؟

عععع خودتون هم فهمیدین؟تصویر

من زیاد فرصت ندارم همین الانشم شانسی ابر و باد و مه خورشید و... دست به دست هم دادن تا قسمت بشه در خدمتتون باشم!

خوب خدا رو شکر .
خدمت ازماست

فقط 4 تا سوال میپرسم و به قول یکی از بچه ها بعدش خلاص!

به نظر شما

چرا بعضی از آقایون و خانوم ها از گفتن اینکه کار میکنن و یا سرکار میرن خجالت میکشن؟

متاسفانه اینتو جامعه ما باب شده .الان تو کشور های خارجی همه هم سن و سال های ما زندگی کاملا مستقلی دارن و میتونن به اندازه در آمدی که دارن برا زندگیشون برنامه ربزی داشته باشن.اتفاقا ما باید از این خجالت بکشیم که کار و باری نداریم و وابسته به خانوادهامون هستیم .فک میکنن هر کس بیشتر از بابای خانواده پول بگیره کلاس داره و آخر مایه داری هست .غافل از اینکه آخر بی مسولیتی هست.

چرا بعضی از آقایون و الالخصوص خانوم ها! فکر میکنن اگه بگن آشپزی بلد نیستن و تنها چیزی که بلدن درست کنن نیمرو _ه خیلی کلاس داره؟!
تقریبا بر میگرده به پست قبلی .بعضی ها بی هنر بودن و دست به سیاه سفید نزدن رو کلاس میدونن دیگه.
در ضمن میدونم که دست پختتون خوبه .یه روز باید مارو مهمون کنین تصویر

تا حالا شده دوست داشته باشین جا کس دیگه و یا یا چیزه دیگه ای باشین؟ مثلا خواسته باشین یک تیکه سنگ باشین؟

شاید قبلنا شده ولی بیشتر که فکر کردم دیدم خودمو بیشتر دوست دارم تصویر
اما دوست دارم از جنس انسان باشم

نظرتون در مورد این بیت شعر؟

مرد را دردی اگر باشد خوش است/درد بی دردی دوایش آتش است

زندگی با همین تضاد هاش هست که زیباست .
تلخی و شیرینی زندگی با هم و در کنار هم معنا پیدامیکنه .

قضیه الماس و برلیان هست دیگه . الماس با هر برش بیشتر و سختی بیشتری که دیده به همون اندازه ارزش بیشتری هم داره و تبدیل به برلیان میشه.

ممنون از سوالت خوبتون .
هوا را پنجه میسایم میبینی
نفس اطراف دستانم پیدا نیست
صدایی از درون با من میگوید
شروع فصل بی رحم تنهایست...
Samaneh
مدیر سایت
مدیر سایت
پست: 2054
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 15 فروردین 1389, 7:30 pm
محل اقامت: مشهد
تماس:

Re: صندلی داغ : خانم سعیده ساجدی فر

پست توسط Samaneh »

[RIGHT]دوستان خانوم ساجدی فر عذر خواهی کردن گفتن ی مشکل فنی پیش اومده و فعلا به اینترنت دسترسی ندارن ولی تمام سعیشونو میکنن که زودتر مشکل حل شه و جواب سوالاتون و بدن ! [/RIGHT][RIGHT]با تشکرتصویر[/RIGHT][RIGHT] [/RIGHT][RIGHT]ممنون سمانه جان خبر دادی.[/RIGHT][RIGHT]مودمم پوکیده.الانم از خونه خواهرم دارم تایپ میکنم [/RIGHT]
خاطرات کودکی ام را ورق میزنم ..
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
javanmard
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
پست: 222
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 2 اردیبهشت 1389, 7:30 pm
محل اقامت: مشهد پلاک 7
تماس:

Re: صندلی داغ : خانم سعیده ساجدی فر

پست توسط javanmard »

[quote="javanmard"
نه متاسفانه.
چقدر از اینکه پسرین شاکیین!
میدونم سخت_اما تحمل کنید کاری نمیشه کرد...تصویر

[/quote]


من از پسر بودنم به هیچ عنوان ناراحت نیستم خانم ساجدی فر خیلی هم خدارو شاکرم با هیچ ثروتی هم عوضش نمیکنم

خدا رو شکر...
مخصوصا من که تک پسرم سختیه زیادی نمیکشم ولی وقتی میبینم هم جنسای خودم زیر چه فشارایی هستنو و دم نمیزنن و من هم نمیتونم کمک زیادی بهشون بکنم ناراحت میشم و وقتی میبینم که دخترا واسه کوچکترین چیزی که یکم به نفع اقایون باشه اینقد سروصدا میکنن اتیش میگیرم
مطمئن باشید شما همون فشار دوستانتونم نمی تونین حس کنید یعنی هیچ کس نمیتونه و تا تو شرایط قرار نگیرین متوجه درد و مشکلات اطرافیانتون نمیشید.

میدونم با حرفا دردی دوا نمیشه ذره ای از مشکلات پسرا رو تو بحث با خانوم غوث خیلی واضح گفتم دیگه وجدان خودتونو قاضی کنین که خندیدن و محل ندادن درسته یا نه


حاضرم قسم بخورم که حتی به اندازه ابسیلونم با مشکلات یه دختر تو ایران اشنا نیستین همون طور که خانوم ها با مشکلات اقایون اشنا نیستن و همه فقط شنیدیم و دیدیم اما هرگز خودمون حس نکردیم و این فایده ای نداره.
در حال حاضر همه سوای از جنسیتمون داریم اذیت می شیم و ارامش نداریم اون چیزی که تعیین می کنه یه عده کمتر و یه عده بیشتر مشکلات داشته باشن جنسیت نیست بلکه شرایط رفاهی و زندگی_.

خب
ببخشید من یه هفته ای ددر بودم جای همه ی دوستان غوطه(یا شایدم غطه) خوردم
همیشه شاد باشید...
با اجازه یه چندتا سوال بپرسیم
یکم از بازی های بچگیتون بگین؟چه بازی های محلی انجام میدادین؟(فکر کنم یه جا گفته بودین مشهدی اصیلین برا همی پرسیدم)
نمی دونم که کدومشون محلی بودن کدوم نبودن و فکر کنم بازیا در یک شهر فقط اسمشون محلی مب شه نه خود ذات بازی.
اما تا دلتون بخواد دوران کودکی بازی کردم تقریبا تمام روزمون به بازی کردن سپری می شد.
چون مامانم به شدت اهل بازی هستن تو خیلی از بازی هامون شرکت می کردن.
ما اجازه نداشتیم بریم بیرون با هم محله ای هامون بازی کنیم به همین دلیل اونا میومدن خونه ما یه جمعیت 10 12 نفره میشدیم و بازی میکردیم.
بهترین بازی دوران کودکیتون؟

از تک تک بازی لذت می بردیمو و خاطره دارم اما اب بازی که می کردیم خیلی حال می داد چون از ما بچه ها شروع می شد تا به مامان و بابام و شوهر خواهرم و بزرگ ترا ختم می شد. یعنی اخر بازی له میشدیم .

هنوزم وسایل بازیتونو نگه داشتین؟
نه متاسفانه...تصویر

یکی از شیطنتای بچگی تونم اگه دوست داشتین بگین؟
همو خیلی میترسوندیمتصویر
یعنی هر لحظه که وارد یه قسمت از خونه دمیشدیم باید اول همه ی گوشه کنارا و بازرسی میکردیم بعد کارمونو انجام می دادیم کلی خاطره از این ترسوندنا دارم که خیلی باحالن.
مامانم از این کار اصلا خوششون نمیومد و عصبانی می شدن اما یه بار مامان در یخچالو باز کرده بودن و داشتن به کاراشون میرسیدن منم یه ترقه انداختم پشت در یخچال چشمتون روز بد نبینه کل خونرو دویدم مامانمم پشت سرم ....تصویر
تصویر
زندگی زیباست
اگر بگذارند
نمایه کاربر
Ruhollah
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
پست: 141
تاریخ عضویت: دوشنبه 23 فروردین 1389, 7:30 pm
تماس:

Re: صندلی داغ : خانم سعیده ساجدی فر

پست توسط Ruhollah »

دوباره سلام

سلام علیکم...
ا سلام میرسونیدین
ایشالا دفعه بعد حتما سلام می رسونم.
این دو روزم تموم میشه و ایام به کامتر میشه

....تصویر
میدونم که میخواستین اندازه 12 سال بنویسین ولی محدودیت های زمانی فکر کنم بهتون اجازه نداده ، عیبی نداره میدونم که در یک فرصت دیگه که مودمتون درست شد میخوایین بنویسین تصویر
کی من!؟
کی این؟!
فایل pdf رو با فایل word بزارین بهتره
می خواین که پاور پوینت درست کنم....تصویر

و اما سوالات بعدی

-برنامه روزانه تون در روزهای تابستون چیست؟

زیاد مفرح نبود متاسفانه، بیشتر تا دیر وقت حدود 4 صبح با داداشم فیلم میدیدیم بعد نقدش میکردیمتصویر با خانواده گردش های درون شهری میرفتیم تقریبا سه چهارم تابستون اشپزی با من بود چون اکثر اعضای خونه شاغلن تصویر روزای 1شنبه 3 شنبه تدریس داشتم کمی تا قسمتی هم در مواقع بی کاری کارای هنری انجام می دادم.
-به نظرتون شغل آینده تون چی میتونه باشه؟
احتمال خیلی زیاد در زمینه رشته م خواهد بود کارای عملی رو خیلی بیشتر دوست دارم و امیدوارم تو همین سبک مشغول به کار بشم.
-به نظرتون توی بچه های 88 چه افرادی بعد از اتمام کارشناسی میرن سربازی ؟ تصویر
اقای علیزادهتصویر شما خودتون اقای قامتی اقای نشیبی شاید، اقای ....
نمی دونم خوبببببببببببببب...تصویر
چه افرادی کارشناسی ارشد قبول میشن و میرن ؟ تصویر
اقا هوشیار اقای گیلانی خانوم عبدالهی خانوم سید محمودی اینا رو مطمئنم.
چه افرادی یک کاری شروع میکنن و درس رو ادامه نمیدن؟ تصویر و چه افرادی فعالیت خاصی نمیکنن؟ تصویر
شاید اقای معصوم زاده اقای ولی زاذه متانت ....
-به نظرتون اکثر بچه های 88 بعد از فارغ التحصیلی مشغول چه کاری میشن؟

فکر میکنم اکثرا تو زمینه رشته خودشون کار کنن یا اینکه در کنار کارشون فعالیتهایی در این زمینه داشته باشن و اینکه اکثر کار اداری انجام بدن.
-به نظرتون چه کسایی کارایی غیر مربوط به رشته مونو انجام میدن ؟ چه کسایی کارایی مربوط به رشته مونو انجام میدن؟

فک کنم اقای مرادی اقای خراسانی حتما تو زمینه مربوط به رشته مون کار میکنن.
- اهل بازی کامپیوتری هم هستین؟ چه مدل بازی هایی ؟ اگه هستین اسم چندتاشونو ببرین.
دوست دارم اما زیاد مهارت ندارم،در حال حاضر روی سییتمم zambi و blur دارم.

- اهل تلویزیون دیدن و دنبال کردن سریال ها هم هستین؟ چه سریال هایی؟ چه برنامه هایی؟
سریال های ایرانی که تو تلویزیون پخش میشه رو نه تقریبا یادم نمی یاد اخرین سریالی و که دبنال می کردم کدوم بوده و اگه می کردم بیشتر طنز بودن مثل برره.
اما به قول معروف سریالهای سوپر مارکتی و یه چندتاییشونو دبنال می کنم مثل lost , فرار از زندان که مربوط به قبل از دانشگا میشن و قهوه تلخ.

-هنوزم کارتون نگاه میکنین؟ چه کارتون هایی؟

بله خیلی دوست دارم. فیلمایی که میادو دنبال می کنم در ضمن باب اسفنجیو هم خیلی دوست دارم البته اصلشو نه اون چیزی که تو تلوزیون میزاره.

-اهل چت کردن هم هستین؟ yahoo , skyp , nimbuzz ,imesh , fb , google و ... کدومشون؟
نه زیاد گه گداری.google
-از بین این وسایل کدومو رو ترجیح میدین؟ لپ تاپ ، تبلت ، smart phone , mobile ، کینکت و ایکس باکس ، پلی استیشن 3 ، ps vita ، surface ؟ چه برندی؟ چه مدلی؟
یکی دو تا از اینایی که گفتینو نمی دونم چه کاری انجام میدن،تبلت رو دوست دارم اما خودم بیشتر با موبایل و لپ تاپ کار می کنم.asuz و samsung تصویر


-از اینترنت چه استفاده ای بیشتر میکنین؟

دانلود کردن کتاب و اهنگ و اینا ...
ارتباط با دوستانم از طریق میل.

- اهل موسیقی هم هستین؟ چه سبکی ؟ چه خواننده هایی رو میپسندیدن؟
بله خیلی زیاد.
هرچی به دلم بشینه گوش میکنم زیاد پا بند سبک نیستم و هر زمانی یه نوع سبک می چسبه.
ایرانی از خواننده هایی که بیشتر اهنگ گوش میدم سیاوش و حبیب و هایده و فرهادو شادمهر و کیوسک و شاهین و یاس و سهیل نفیسی و سامی بیگی ...
خارجی ادل و کیتی پری و امینم و مارک نافلر و شکیرا و ادام لامبرت و پینک فلاید....

-نظرتون نسبت به اینکه ساعت 12 مشهد همه جا تعطیل میشه چیه؟ به نظرتون مناسب ترین اقدام؟
واقعا متاسفم با این برنامه ریزی و تصمیماتشون اگه مشهد یه شهر زیارتی و گاهی بیشتر از جمعیتش مسافر میاد دیگه این کاراشون چه معنی داره؟؟؟
- فکر کنین با دوستان قرار میزارین که برین شمخال ، بعد شما دیر میرسین و بچه ها میگن که اینجا موبایل آنتن نمیده و میگن بیایین مکانی به نام حمام ( بار اولتونه که میرین شمخال ) ، بعد میپرسین که چقدر راهه ، چه شکلیه ، که جواب میدن یک چایی کنار روده ، خیلی تابلئه از هرکسی بپرسی میگه کجاست ، بعد تنهایی میرین اونجا و از هرکسی میپرسین میگن که دو ساعت راهه ، چهار ساعت میرین و بعد از یک گروهی میپرسین که حمام کجاست ؟ بعد در جواب میشنوین که حمام اول( حمام اجنه ) یا حمام دوم ؟
نیم ساعت دیگه هم هوا تاریک میشه ، و در جواب میشنوین که دقیقا وسط راه جفتشونین ، چیکار میکنین؟

اول اینکه شاکی میشم چرا منتظر نموندنتصویر
دوم اینکه احتمال قوی یه عده رو که به نظر مطمئن تر از بقیه به نظر میانو پیدا می کنم ازشون می خوام که منم باهاشون برگردم .
اگه وقت شد بازم برمیگردم تصویر
ممنون ...
اگر فشار نبود كسي نمي توانست از ذغال، الماس بسازد...
نمایه کاربر
mohammadreza
مدیر سابق سایت
مدیر سابق سایت
پست: 1052
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 4 خرداد 1389, 7:30 pm
محل اقامت: مشهد
تماس:

Re: صندلی داغ : خانم سعیده ساجدی فر

پست توسط mohammadreza »

سلام به خانوم ساجدی فر

سلام بر شما ....
امیدوارم که خوب باشین
ممنون خوب خوب...
ما با اجازتون برگشتیم

خواهش میکنم.
- اگه ساعت برنارد رو داشاین چیکار میکردین باهاش ؟؟؟
می زدمشو یه دل سیر میرفتم کل دنیا رو میگشتم در ضمن به مناطقی در ایران هم که هیچ کس اجازه ورود نداره غیر از از ما بهترونا هم یه سری میزدم و یه کار دیگه هم می کردم میشدم رابین هود واز کسایی که با مال مردم و حق اونا ( همون گنده گنده هاتصویر)به جایی رسیدن بر می داشتم برای کسایی که حقشون پای مال شده (البته 90 % مردم هستن) میبردم البته متاسفانه در مورد حق معنویشون کاری نمی تونم بکنم. از همه ی مدارک و صحنه هایی که میتونه چشم مردم دنیا رو باز تر کنه هم فیلم و مستندات تهیه میکردم.
- دوست داشتین که متولد شهریور می بودین ؟ تصویر
نه با عرض شرمندگی...تصویر
- چیزی توی زندگیتون هست که حاضر نیستین به هیچ وجه با بقیه تقسیمش کنین ؟؟؟ اگه جوابتون مثبته ، اون چیه ؟
بله شخصیتمو..تصویر


- تا حالا سریالی رو دیدین که لحظه شماری کنین تا قسمت بعدیش شروع بشه و واقعا خوشتون بیاد از اون سریال ؟ خارجی و ایرانیش فرقی نمی کنه ...
یادمه وقتی lost نگا میکردم نمی تونستم بی خیال قسمت بعدیش بشم از اونجایی که همه قسمتاشو تقریبا داشتم چند ساعت پشت سر هم نگا میکردم تا این که چشمام که بسته می د البته بگم شبا نگا می کردم. الان هم منتظر قهوه تلخ می مونم بلا فاصله که بیاد میگیریم و همون جا نگا میکنیم.

- شخصیت والتر توی سریال Breaking Bad یه نابغه ی شیمی هستش که به خاطر خانوادش از علمش در راه تولید مواد مخدر استفاده می کنه و توی مدت یه سال وضعش خیلی خوب میشه
اگه شما جای والتر بودین به خاطر رفاه خونوادتون دست به همچین کاری میزدین ؟؟؟
نه به هیچ وجه چون معتقدم نتیجه اعمالمون تو همین دنیا به خودمون بر می گرده.

- به نظرتون اگه خدا جای حق نشسته چرا اینقدر ناحقی میشه و در بیشتر مواقع حق به حق دار نمیرسه ؟؟
شما دو تا چیزو با هم مخلوط کردین این ادما هستن که حق و ناحق میکنن نه خدا و شاید به چشم حق به حقدار نرسه اما بالاخره می رسه البته صبر ایوب می خوادتصویر

- اگه مثل شخصیت دین توی سریال Super Natural ، عزرائیل یه روز وظیفشو به شما بده و از سمت خدا دستور برسه که جون یه دختر بچه رو که از بیماری قلبی رنج می بره رو بگیرین ، چیکار می کنین ؟؟؟
یادتون باشه که تصمیم با شماست
یادتون باشه اگه این کار رو نکنین اون دختر به طرز معجزه آسایی شفا پیدا می کنه ولی شما به خاطر این کارتون باید جون یه آدم دیگه ای که هنوز وقتش نرسیده رو بگیرین
یادتون باشه ما از خیلی چیزها خبر نداریم
احتمال خیلی زیاد سر پیچی میکنم هر کسی با هر شرایطی هم باشه اصلا توان این کارو ندارم.

باز هم خیلی خیلی خیلی ممنون به خاطر این که قبول کردین واسه ی نشستن روی صندلی
نظر من این بود که بیشتر از 800 امتیاز بهتون اضافه بشه ولی خب چون که نگفتین مارک مسواک و خمیر دندونتون چیه بنا به تشخیص خانوم مدیر همون قدر اضافه میشه بهتون تصویر
چیزی که زیاد تو بازار خمیر دندون و مسواک خوب _ شما به یه دکتر که توداروخونه هست بگین حتما راهنمایی تون میکنه بهتر از من.
دست گلتون واقعا درد نکنه من که یه چیزه دیگه شنیدم اینکه شما مخالفت کرده بودین و ایناتصویر مطمئن باشین اگه 200 امتیاز بیشتر میدادین امتیازم به شما نمی رسید تصویر
به هیچ جاهم بر نمی خورد فقط دل یه مسلمونو شاد کرده بودین تصویر

امیدوارم همیشه سالم و شاد باشین و هیچ چیز باعث ناراحتیتون نشه

خیلی خیلی ممنون برای شما هم همین طور
خسته ی سوالات هم نباشین تصویر

مرسی نه نیستم دوباره با پاک فوم پاک کردم.
...Act like a Champion, Be a Champion
نمایه کاربر
sajjad
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
پست: 266
تاریخ عضویت: جمعه 27 فروردین 1389, 7:30 pm
محل اقامت: کرج
تماس:

Re: صندلی داغ : خانم سعیده ساجدی فر

پست توسط sajjad »

سلام دوباره خدمت خانم ساجدی فر

سلام علیکم..
ما با اجازتون برگشتیم
خواهش میکنم بفرمایید

اگر این همه پول داشتید تصویر
دیگه خدا رو بنده نبودمتصویر

تصویر

چه کارهای با آن انجام میدادید ؟

چیزایی رو که دوست دارم اول باهاش تهیه می کردم مثل یه باغ بزرگ تو یه منطقه سرسبز و حاصلخیز و شروع به گل کاری و این حرفا می کردم یه مقداری شو سرمایه کاری می کردم برای کسایی که ایده های جالب دارن اما سرمایه ندارن .چند تا بچه بی سرپرستو ساپرت مالی می کردم و مقداریشو هم اختصاص می دادم برای کسانی که نیازدارن اما نیازمند نیستن به صورت وام بلا عوض و طولانی مدتتصویر و مکان هایی رو می ساختم که نام منو بعد از خودم زنده نگه داره مثل بیمارستانی خونه سالمندانی چیزی....
به کدام یک از بچه های برق 88 از آن میدادید ؟
این طوری نیست که بگم فلانی بیا این مال تو اما اگه هر کس بخواد حتما بهش کمک میکنم .

ایا بابت پیشرفت مجتمع از آن استفاده میکردید یا کاری میکردید که مجتمع بسته شود ؟

نه کاری می کردم که بسته بشه نه اینکه پیشرفت کنه در واقع به خودش کاری ندشتم.اما هر چه سریع تر خودمو از شرش راحت میکردمتصویر
به درس خوندن ادامه میدادید ؟ چرا؟
بله البته اول شرایط راحتیو برای خودم فراهم میکردم مثلا اینکه اینجا دیگه ادامه نمی دادم میرفتم خارج از کشور.
واقعا سواد لازمه زندگیه و اینکه دوست دارم با القابی که خطابم می کنن مال خودم باشه نه به واسطه ی پول و موقعیتم...
اگر با آن قرار بود به یک کشور برای گردش بروید کجا میرفتید وچرا ؟

ر ک به پست های قبلی.

اگر قرار بود با آن یک تولید وکارخانه بزنید چه بود ؟ایا از بچه های برق88 استفاده میکردید ؟ چرا ؟

بهشون کمک میکردم که کارخونه و کار خودشونو راه بندازن خودم هم از افراد کارازموده تر و ماهر تر کمک میگرفتمتصویر

بیشترین چیزی که دوست داشتید با آن بدست بیاورید


دل انسانهای بی کسو نا امید و تنها و نیاز مند ....

ممنون از لطف شما که جواب دادید
خواهش می کنم وظیفه بود.
خداحافظ
خدا نگه دار.
اگر وقت شد شاید برگشتیم تصویر
وطن یعنی چه آباد و چه ویران ،وطن یعنی همین جا یعنی ایران.
نمایه کاربر
sajedifar
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
پست: 147
تاریخ عضویت: جمعه 25 فروردین 1391, 4:50 pm
محل اقامت: مشهد
تماس:

Re: صندلی داغ : خانم سعیده ساجدی فر

پست توسط sajedifar »

سلام ...
عرض شرمندگی و اینا خدمت دوستان گرام....
نمی دونم چرا این همه اتفاق توی این دو هفته برای من افتاد اولش که مشکلات فنی بعد هم تب و بعد خواهر زاده های عزیزم و حالا که مودمم سوخت قشنگ معلومه پشت سرم آه ونفرین ِ بچه ها زشتِ منم بالاخره 3 ساله هم کلاسیتونم نکنین این کاراتونو .
ولی انصافا موتورتون راه افتاده برای سوال پرسیدن یکی میگه عکس بزار یکی میگه صداتو بزار یکی میگه شجر نامتو تایپ کن یه روز دیگه ادامه پیدا میکرد میگفتین از خودم مستند بسازم و بزارم البته منم به قولی که دادم عمل کردمو عکس گذاشتم شجرنامم که گفتمتصویر
به هر روی اگه خوبی بدی دیدین حلال کنین اگه کسی هم ناراحت شده اصلا اشکالی نداره به فکر این باشه که جنبشو زیاد کنهتصویر و اینکه ببخشید اگه بهتون خوش نگذشت سر من که گرم شدتصویر
یه چیزِِ_ دیگه اینکه این یک سال باقی مونده سال سختی خواهد بود به همه مخصوصا غیر قوچانی ها سخت خواهد گذشت حالا که شرایط داره سخت تر میشه بیاین خودمون به فکر خودمون باشیمو شرایط رو دلپذیر و قابل تحمل تر کنیم و برای هم خاطره افرینی کنیم.

ودر اخر
از محدثه عزیز و با معرفت که با اینکه در این دانشگا نیس اما همچنان دوستاشو فراموش نکرده،از متانت گل با سوالای قشنگش البته مردم ازاریات بیشتر حال میداد،از سمانه ،خانوم مدیر عزیز با اینکه به عهدش وفا نکرد اما دست گلش درد نکنه ،از اقای بنایان گرام که اگه 100% بناشه 95% داشتن جبران میکردنتصویر اما خوب سوالاتون ادمو به فکر فرو میبرد ، از اقای اسماعیل پور گرام که از سمتشون استفاده سوء میکنن زشتِ اقا زشتِ،از اقای نظری که خودشون به شدت جدی و رسمی سوال میپرسنو از ادم می خوان با طنز جواب بدهتصویر ،از وحیده ی گل گلاب که خودش قرار مدار می کنه اما نمیاد،از اقای برفه ئی و ابر و ماه مه و خورشید که هماهنگ شدن و سوال پرسیدن، از اقای خادمی که شجرنومچه بیرون میکشن،از اقای ملاح و تهدیداشون برای کامل جواب دادن، از اقای علیزاده و گیرای سه پیچشون و از سمندون عزیزم برای حضور همیشگیش در کنارم و از دوستان مجهول الهویه و دوستانی که با لایک هایشان یاریمان کردند و همه کسانی که ما را در این امر خطیر یاری رساندن تشکر و قدردانی نموده و امید است بتوانم تلافی کنم...تصویر

ما را به سلامت ...
شما را به سلامت ...
انها را به سلامت...
تصویرتصویرتصویر
وسیع باشو تنها و سر به زیر و سر سخت...
Samaneh
مدیر سایت
مدیر سایت
پست: 2054
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 15 فروردین 1389, 7:30 pm
محل اقامت: مشهد
تماس:

Re: صندلی داغ : خانم سعیده ساجدی فر

پست توسط Samaneh »

ترجمه میکنم !

پایان !

تصویر
امان بده درستش کنم بابا...تصویر
خاطرات کودکی ام را ورق میزنم ..
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
Samaneh
مدیر سایت
مدیر سایت
پست: 2054
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 15 فروردین 1389, 7:30 pm
محل اقامت: مشهد
تماس:

Re: صندلی داغ : خانم سعیده ساجدی فر

پست توسط Samaneh »

تصویرتصویر

من به عهدم وفا نکردم !!!!تصویر
خاطرات کودکی ام را ورق میزنم ..
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
قفل شده

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان