
اولین فارغ التحصیلان برق88
مدیر انجمن: Cyrus
Re: اولین فارغ التحصیلان برق88
سعیده جان این پست اولت خیلی لایک داره هاااا

خاطرات کودکی ام را ورق میزنم ..
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
- amin
- کاربر ویژه
- پست: 1029
- تاریخ عضویت: چهارشنبه 14 مهر 1389, 8:30 pm
- محل اقامت: bojnord
- Been thanked: 1 time
- تماس:
Re: اولین فارغ التحصیلان برق88
دوستان یکم انتقاد پذیر باشین خبSamaneh نوشته شده:سعیده جان این پست اولت خیلی لایک داره هاااا

تازه شما به عمق مطلب نرسیدین من در واقع ازتون و از موضوع پروژه تون تعریف کردم!!!!

هوا را پنجه میسایم میبینی
نفس اطراف دستانم پیدا نیست
صدایی از درون با من میگوید
شروع فصل بی رحم تنهایست...
نفس اطراف دستانم پیدا نیست
صدایی از درون با من میگوید
شروع فصل بی رحم تنهایست...
- mohammadreza
- مدیر سابق سایت
- پست: 1052
- تاریخ عضویت: سهشنبه 4 خرداد 1389, 7:30 pm
- محل اقامت: مشهد
- تماس:
Re: اولین فارغ التحصیلان برق88
کم سعادت بودیم خانومsajedifar نوشته شده:تشکر فراوان آقای اسماعیل پور....
چرا تشریف نیاوردین خوشحال می شدیم میدیدیمتون....
امیدوارم که همیشه موفق و پیروز باشید.

...Act like a Champion, Be a Champion
Re: اولین فارغ التحصیلان برق88
اِهِم ! آقا ما پر رفت و آمد ترین شدیم و همراه ترین ! نه انتقاد پذیر ترین!amin نوشته شده:دوستان یکم انتقاد پذیر باشین خبSamaneh نوشته شده:سعیده جان این پست اولت خیلی لایک داره هاااا
تازه شما به عمق مطلب نرسیدین من در واقع ازتون و از موضوع پروژه تون تعریف کردم!!!!


خب اون جا ابروشو درست کردین ، بعدش زدین چشش و کور کردین دیگه! حالا چشم یکی و کور کنید تو چشم تره یا ابروشو درست کنید !؟؟


خاطرات کودکی ام را ورق میزنم ..
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
- amin
- کاربر ویژه
- پست: 1029
- تاریخ عضویت: چهارشنبه 14 مهر 1389, 8:30 pm
- محل اقامت: bojnord
- Been thanked: 1 time
- تماس:
Re: اولین فارغ التحصیلان برق88
دوستان یکم انتقاد پذیر باشین خبSamaneh نوشته شده:سعیده جان این پست اولت خیلی لایک داره هاااا

تازه شما به عمق مطلب نرسیدین من در واقع ازتون و از موضوع پروژه تون تعریف کردم!!!!

اِهِم ! آقا ما پر رفت و آمد ترین شدیم و همراه ترین ! نه انتقاد پذیر ترین!


خب اون جا ابروشو درست کردین ، بعدش زدین چشش و کور کردین دیگه! حالا چشم یکی و کور کنید تو چشم تره یا ابروشو درست کنید !؟؟


کلا منظورم این بود که هم دفاعتون و هم موضوع پروژه تون خلاصه کلا فی الحیث المجموع قوی و جالب بود و متفاوت و عالی و خوب و و و بود


شما چرا نیمه خالی لیوان رو میبینین؟!

اون قسمت های دیگه ش رو هم اگه دقت کنین میبینین که منظورم در کل این بود که کارتون درسته فقط اعتماد به نفستون پایین ه

به جان خودم اگه منظور دیگه ای بوده باشه!

هوا را پنجه میسایم میبینی
نفس اطراف دستانم پیدا نیست
صدایی از درون با من میگوید
شروع فصل بی رحم تنهایست...
نفس اطراف دستانم پیدا نیست
صدایی از درون با من میگوید
شروع فصل بی رحم تنهایست...
Re: اولین فارغ التحصیلان برق88
خب جناب برفه ئی به سلامتی اون چشِ دیگه َش هم کور شد !
سعیده !!؟ این آقا به ما گفتن ما اعتماد به نفسمون کمه !!!
پاشو یکشنبه بیا دانشگاه کارت دارم !!پاشو!


سعیده !!؟ این آقا به ما گفتن ما اعتماد به نفسمون کمه !!!
پاشو یکشنبه بیا دانشگاه کارت دارم !!پاشو!


خاطرات کودکی ام را ورق میزنم ..
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
- amin
- کاربر ویژه
- پست: 1029
- تاریخ عضویت: چهارشنبه 14 مهر 1389, 8:30 pm
- محل اقامت: bojnord
- Been thanked: 1 time
- تماس:
Re: اولین فارغ التحصیلان برق88
Samaneh نوشته شده:خب جناب برفه ئی به سلامتی اون چشِ دیگه َش هم کور شد !
سعیده !!؟ این آقا به ما گفتن ما اعتماد به نفسمون کمه !!!
پاشو یکشنبه بیا دانشگاه کارت دارم !!پاشو!
شی شده؟!



شما که نذری های قشنگ قشنگ میدین چرا آخه؟!

تو ماهِ محرم ماهِ حرام جنگ و خون ریزی و آدم کشتن توصیه نشده ها

مدیونین اگه فکر کنین که ترسیدم واسه خودتون میگم

هوا را پنجه میسایم میبینی
نفس اطراف دستانم پیدا نیست
صدایی از درون با من میگوید
شروع فصل بی رحم تنهایست...
نفس اطراف دستانم پیدا نیست
صدایی از درون با من میگوید
شروع فصل بی رحم تنهایست...
Re: اولین فارغ التحصیلان برق88

خاطرات کودکی ام را ورق میزنم ..
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
Re: اولین فارغ التحصیلان برق88
بابت فارغ التحصیلی تون تبریک میگم خانوم غوث و ساجدی فر ! البته با تاخیر بسیار

زندگي كوتاه است بگذر ببخش بخند
Re: اولین فارغ التحصیلان برق88
باتشکر ازدوستان 

خاطرات کودکی ام را ورق میزنم ..
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
- amin
- کاربر ویژه
- پست: 1029
- تاریخ عضویت: چهارشنبه 14 مهر 1389, 8:30 pm
- محل اقامت: bojnord
- Been thanked: 1 time
- تماس:
Re: اولین فارغ التحصیلان برق88
خبر داغ داغ!!!!
همین دو ساعت پیش محمد علیزاده و مهدی گیلانی هم پروژه شون رو ارائه دادن!
شیرینی دفاعشون هم شیرکاکائو بود و کلوچه خرمایی
همین دو ساعت پیش محمد علیزاده و مهدی گیلانی هم پروژه شون رو ارائه دادن!
شیرینی دفاعشون هم شیرکاکائو بود و کلوچه خرمایی

هوا را پنجه میسایم میبینی
نفس اطراف دستانم پیدا نیست
صدایی از درون با من میگوید
شروع فصل بی رحم تنهایست...
نفس اطراف دستانم پیدا نیست
صدایی از درون با من میگوید
شروع فصل بی رحم تنهایست...
Re: اولین فارغ التحصیلان برق88
amin نوشته شده:خبر داغ داغ!!!!
همین دو ساعت پیش محمد علیزاده و مهدی گیلانی هم پروژه شون رو ارائه دادن!
شیرینی دفاعشون هم شیرکاکائو بود و کلوچه خرمایی
یعنی جالب بودا !! همین الان میخواستم پست بذارم که کسی از آقای گیلانی خبر نداره !! ایشونم کم پیدان ! که گویا پیدا شدن

به به ، به سلامتی
تبریک میگم
رااااااااحت شدین رفت

خب خدارو شـــکر که من شیرکاکائو ی سرد دوست ندارم وگرنه دلم میسوخت !

خاطرات کودکی ام را ورق میزنم ..
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
- amin
- کاربر ویژه
- پست: 1029
- تاریخ عضویت: چهارشنبه 14 مهر 1389, 8:30 pm
- محل اقامت: bojnord
- Been thanked: 1 time
- تماس:
Re: اولین فارغ التحصیلان برق88
دلتونت نسوزه!
چون همین شیرکاکائو رو هم نمیخواستن بدن!
حالا هرچی قبل دفاعشون بهشون میگم باباجان شیرینی میارن سر جلسه دفاع فک میکردن ما ازوناشیم
تازه کلی هم از جلسه دفاع شما تعریف کردم که اینقد شیرینی خوردیم که تا سه روز تمام سیر بودیم
تازه اون شیرینی فانتزی تون هم که دیگه بماند که کلی خوب بود
خلاصه هیچی دیگه بعد جلسه خانم زنده دل رو کرد به من که تنها حاضر در جلسه بودم(البته یکی از بچه های 89 به نام آقای سجاد ،سجاد خودمون نه ها یکی دیگه
هم بودن) و گفتن سوالی ندارین از دوستاتون ما هم کلی ذوق مرگ شدیم ولی جناب آقای پوربدخشان
زدن تو ذوقم و گفتن اینا واسه شیرینیش اومدن!
آقا ما رو میگی؟
گفتم شیرینی کجا بوده ما واسه سبیل الله اومدیم
بدخشان
یعنی شیرینی نگرفتین؟!
سه نمره کم!
محمد و مهدی
خلاصه هیچی دیگه هموجور که خانم زنده دل و آقای بدخشان در جلسه ای در پشت در های بسته داشتن سر اینکه بهشون چند بدن مذاکره میکردن آقای گیلانی در حرکتی زیرکانه و حرفه ای رفتن و شیرینی رو گرفتن!
این بود داستان شیرکاکائوهای ما

چون همین شیرکاکائو رو هم نمیخواستن بدن!
حالا هرچی قبل دفاعشون بهشون میگم باباجان شیرینی میارن سر جلسه دفاع فک میکردن ما ازوناشیم

تازه کلی هم از جلسه دفاع شما تعریف کردم که اینقد شیرینی خوردیم که تا سه روز تمام سیر بودیم

تازه اون شیرینی فانتزی تون هم که دیگه بماند که کلی خوب بود

خلاصه هیچی دیگه بعد جلسه خانم زنده دل رو کرد به من که تنها حاضر در جلسه بودم(البته یکی از بچه های 89 به نام آقای سجاد ،سجاد خودمون نه ها یکی دیگه


آقا ما رو میگی؟

گفتم شیرینی کجا بوده ما واسه سبیل الله اومدیم

بدخشان

یعنی شیرینی نگرفتین؟!
سه نمره کم!

محمد و مهدی

خلاصه هیچی دیگه هموجور که خانم زنده دل و آقای بدخشان در جلسه ای در پشت در های بسته داشتن سر اینکه بهشون چند بدن مذاکره میکردن آقای گیلانی در حرکتی زیرکانه و حرفه ای رفتن و شیرینی رو گرفتن!

این بود داستان شیرکاکائوهای ما

هوا را پنجه میسایم میبینی
نفس اطراف دستانم پیدا نیست
صدایی از درون با من میگوید
شروع فصل بی رحم تنهایست...
نفس اطراف دستانم پیدا نیست
صدایی از درون با من میگوید
شروع فصل بی رحم تنهایست...
-
- کاربر خیلی فعال
- پست: 222
- تاریخ عضویت: پنجشنبه 2 اردیبهشت 1389, 7:30 pm
- محل اقامت: مشهد پلاک 7
- تماس:
Re: اولین فارغ التحصیلان برق88
امین بذار یه عکس ازت بذارم دیگه نقش بی بی سی دانشگاه رو بازی نکنی

من امروز ساعت 7 و 40 دقه از خواب بلند شدم زنگ زدم مهدی گفت هنوز تازه راه افتاده منم گفتم خوبه
بعدش گرفتم خوابیدم
خلاصه بعد ده دقیقه باز بلند شدم ریشامو زدم لباس عوض کردم دنبال خلاصه نویسی هام بودم که دیدیم دیشب پیش رامین حیدربیگی جا گذاشتم
بعله دیگه خودمونو تونستیم یرب به ده برسونیم دانشگاه (قرارمون با پوربدخشان ساعت 10 بود)
اقای صفری : اصلا کلاس نداریم اقا جان، نه الان و نه ساعت بعدی!
خلاصه شانس اوردیم برا سمینار دکتر عازمی یه کلاس ساعتای ده و ده دقه تعطیل شد
ما پریدیم تو کلاس
من با امین رفتم فرمای نمره پروژه رو از انتشارات بگیرم که برگشتم دیدم مهدی داره ارایه میده پوربدخشانم نشسته
ارایه بیست دقیقه ایمون شد 30 دقیقه اخر ارایه پوربدخشان گیر داد از بنیان که چرا رو خودرو های گازسوز مطالعه نکردین
پدرت خوب مادرت خوب
عنوان پروژه خودرو هیبریدیه (همون برقی و بنرینی) چه ربطی به گاز داره
نه رشتمون نه عنوانش ربطی نداره بخدا
دیگه هیچی واسه همون دو نمره کم کرد
ینی این سطح .... منو درگیر خودش کرده؟
بعد من کجا وقت میکردم که شیرینی بگیرم در حالیکه اصلا نمیدونستم شیرینی ای هم باید باشه !
اصلا تقصیر خانم غوثه که بعضی هارو بد عادت کرده
حق بقیه رو میخوری اینجوری قد کشیدی دیگه امین جان!
امین بذار الان عکستو میذارم

من امروز ساعت 7 و 40 دقه از خواب بلند شدم زنگ زدم مهدی گفت هنوز تازه راه افتاده منم گفتم خوبه
بعدش گرفتم خوابیدم
خلاصه بعد ده دقیقه باز بلند شدم ریشامو زدم لباس عوض کردم دنبال خلاصه نویسی هام بودم که دیدیم دیشب پیش رامین حیدربیگی جا گذاشتم
بعله دیگه خودمونو تونستیم یرب به ده برسونیم دانشگاه (قرارمون با پوربدخشان ساعت 10 بود)
اقای صفری : اصلا کلاس نداریم اقا جان، نه الان و نه ساعت بعدی!
خلاصه شانس اوردیم برا سمینار دکتر عازمی یه کلاس ساعتای ده و ده دقه تعطیل شد
ما پریدیم تو کلاس
من با امین رفتم فرمای نمره پروژه رو از انتشارات بگیرم که برگشتم دیدم مهدی داره ارایه میده پوربدخشانم نشسته
ارایه بیست دقیقه ایمون شد 30 دقیقه اخر ارایه پوربدخشان گیر داد از بنیان که چرا رو خودرو های گازسوز مطالعه نکردین
پدرت خوب مادرت خوب
عنوان پروژه خودرو هیبریدیه (همون برقی و بنرینی) چه ربطی به گاز داره
نه رشتمون نه عنوانش ربطی نداره بخدا
دیگه هیچی واسه همون دو نمره کم کرد
ینی این سطح .... منو درگیر خودش کرده؟

بعد من کجا وقت میکردم که شیرینی بگیرم در حالیکه اصلا نمیدونستم شیرینی ای هم باید باشه !

اصلا تقصیر خانم غوثه که بعضی هارو بد عادت کرده

حق بقیه رو میخوری اینجوری قد کشیدی دیگه امین جان!

امین بذار الان عکستو میذارم
زندگی زیباست
اگر بگذارند
اگر بگذارند
Re: اولین فارغ التحصیلان برق88

خاطرات کودکی ام را ورق میزنم ..
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
عکس های دوران کودکی ام طعم خوبی دارند ...
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 2 مهمان