با سلام
کتاب "بلندی های بادگیر" نوشته "امیلی برونته"
اول معرفی نویسنده:
امیلی برونته، خالق کتاب به یادماندنی «بلندی‌های بادگیر» در سال ۱۸۱۸ به دنیا آمده و سی سال عمر کرده است. وی خواهر شارلوت برونته و پنجمین بچه از شش فرزند خانواده برونته بود. وقتی هنوز کودک بوده، مادرش را از دست می‌دهد و همراه سه خواهر و یکی از برادرانش سرزمینی خیالی خلق می‌کنند، سرزمینی که در آثار امیلی برونته تصویر شده است. در سال ۱۸۴۷ اولین و تنها رمانش را به نام «بلندی‌های بادگیر» منتشر کرد، رمانی که پس از گذشت مدت زمان اندکی یکی از کلاسیک‌های ادبیات انگلستان شد. وی در دسامبر سال ۱۸۴۸ و بر اثر بیماری سل از دنیا رفت.
حالا خود کتاب:
بلندی‌های بادگیر (Wuthering Heights) رمانی است نوشتهٔ امیلی برونته، شاعر و نویسندهٔ انگلیسی. این كتاب در فارسی با عنوان "عشق هرگز نمی‌میرد" نیز ترجمه شده‌است.
اصل انگلیسی این كتاب در سال ۱۸۴۷ منتشر شد. واژه Wuthering از كلمه‌ای اسكاتلندی گرفته شده است و به توفانی كه اطراف خانه اصلی داستان وجود دارد اشاره می‌كند و نمادی از فضای پر سر و صدای داستان است.
كتاب بلندی‌های بادگیر تنها رمان امیلی برونته است كه شهرتی جهانی یافته‌است. ویژگی متمایز كننده این رمان در زمان انتشارش لحن شاعرانه و دراماتیك بیان آن، عدم توضیح از نویسنده و ساختار غیر معمولش بود.
این رمان داستان عشق آتشین ولی مشكل‌دار میان هيت كليف و كاترین ارنشاو است. و این‌كه این عشق نافرجام چگونه سرانجام این دو عاشق و بسیاری از اطرافیانشان را به نابودی می‌كشاند. هیت كلیف كولی‌زاده‌ای است که ...(بقیه رو من نگم بهتره!)
داستان رمان برای مسافری تعریف شده‌است و او آن را به اول شخص روایت می‌كند.
_در پایان از شما دوستان گرامی تقاضا می کنم کتاب های جالب و مفید را با ارایه مطالبی درباره نویسنده،کتاب و در صورت امکان نقل قسمت هایی از کتاب در این قسمت معرفی کنید تا همه استفاده ببرند.
معرفی کتاب
مدیر انجمن: Cyrus
من خودم کتاب رااز www.book.jazyre.com دانلود کردم ،ولی خواندن کتاب الکترونیکی
لطفی نداره.
میتوانید خود کتاب را از کتابخانه های سطح شهر امانت بگدرید.کتابخانه اقا نجفی قوچانی چند جلد از کتاب را دارد.
لطفی نداره.
میتوانید خود کتاب را از کتابخانه های سطح شهر امانت بگدرید.کتابخانه اقا نجفی قوچانی چند جلد از کتاب را دارد.
Mojarad
"من او"
نویسنده: رضا امیرخانی
رمان
در پشت جلد می خوانیم:
"اولا! يعني پول خون پدرت، بالكل به قيمت پشت جلد اين كتاب است؟! اين قدر ارزان؟ اگر اين حوري است كه يكي-دو تا استكان لب پر هم براي ما بريز ! خودت هم بزن، روشن مي شوي! اصلا پول خون پدرت يعني چه؟ شده اي كانه برادر بزرگه ي برادران كارامازوف كه ابوي اش را نفله كرد ! دستت درست!... "
اين نوشته اي است كه پشت جلد كتاب من او خود نمايي مي كند و مخاطي را وا مي دارد كه براي خواندن كتاب متقاعد شود. اول بايد كتاب ابله و برادران كارامازوف فئودور داستايفسكي را مطالعه كرده باشيد تا بتوانيد معني جمله ي پشت جلد را فراتر از كلمات بفهميد و با آن ارتباط برقرار كنيد
داستان مربوط به زندگى فردى به نام على فتاح است. راوى،قهرمان داستان هم هست، ماجراهاى زندگى خود را، از كودكى تامرگ، روايت مىكند. على فتاح فرزند يك تاجر ثروتمند است و درجنوب شهر زندگى مىكنند. در كودكى، پدر خود را از دست مىدهد وتحت نظر پدر بزرگش بزرگ مىشود. در نوجوانى به مهتاب،همبازى دوره كودكى خود، دل مىبندد. ولى اين علاقه به ازدواجنمىانجامد. سالها بعد، مهتاب با خواهر على به فرانسه مىروند.خواهر على با يك مبارز الجزايرى ازدواج مىكند. اين مبارز ترورمىشود و او و مهتاب به ايران برمىگردند. در زمان موشك بارانتهران، خواهر على و مهتاب به شهادت مىرسند. على فتاح نيز بعداز بخشيدن آنچه از اموال پدرى مانده است، فوت مىكند.
كتاب با يك من و بسيار عالي آغاز مي شود به گونه اي كه احساس مي كنيد كاري كه پيش روي شماست يك كار بسيار قوي ايراني است و اين احساس را تا نيمه هاي كتاب با خود داريد به گونه اي كه احساس مي كنيد يكي از اهالي محله ي خاني اباد هستيد. توصيف هاي بسيار زيبا، گيرا و نزديك به گونه اي كه ذهن مخاطب را به خود جلب مي كند يكي از عناصر بسيار خوب كتاب است.
شخصيت درويش مصطفي و هفت كور گر چه حاشيه ي شخصيت هاي اصلي به حساب مي آيند ولي عامل كليدي پيشبرد معاني ژرف رمان هستند به شكلي كه بايد به اقاي امير خاني براي خلاقيتي كه در خلق اين شخصيت ها داشته اند بسيار آفرين گفت .
نویسنده: رضا امیرخانی
رمان
در پشت جلد می خوانیم:
"اولا! يعني پول خون پدرت، بالكل به قيمت پشت جلد اين كتاب است؟! اين قدر ارزان؟ اگر اين حوري است كه يكي-دو تا استكان لب پر هم براي ما بريز ! خودت هم بزن، روشن مي شوي! اصلا پول خون پدرت يعني چه؟ شده اي كانه برادر بزرگه ي برادران كارامازوف كه ابوي اش را نفله كرد ! دستت درست!... "
اين نوشته اي است كه پشت جلد كتاب من او خود نمايي مي كند و مخاطي را وا مي دارد كه براي خواندن كتاب متقاعد شود. اول بايد كتاب ابله و برادران كارامازوف فئودور داستايفسكي را مطالعه كرده باشيد تا بتوانيد معني جمله ي پشت جلد را فراتر از كلمات بفهميد و با آن ارتباط برقرار كنيد
داستان مربوط به زندگى فردى به نام على فتاح است. راوى،قهرمان داستان هم هست، ماجراهاى زندگى خود را، از كودكى تامرگ، روايت مىكند. على فتاح فرزند يك تاجر ثروتمند است و درجنوب شهر زندگى مىكنند. در كودكى، پدر خود را از دست مىدهد وتحت نظر پدر بزرگش بزرگ مىشود. در نوجوانى به مهتاب،همبازى دوره كودكى خود، دل مىبندد. ولى اين علاقه به ازدواجنمىانجامد. سالها بعد، مهتاب با خواهر على به فرانسه مىروند.خواهر على با يك مبارز الجزايرى ازدواج مىكند. اين مبارز ترورمىشود و او و مهتاب به ايران برمىگردند. در زمان موشك بارانتهران، خواهر على و مهتاب به شهادت مىرسند. على فتاح نيز بعداز بخشيدن آنچه از اموال پدرى مانده است، فوت مىكند.
كتاب با يك من و بسيار عالي آغاز مي شود به گونه اي كه احساس مي كنيد كاري كه پيش روي شماست يك كار بسيار قوي ايراني است و اين احساس را تا نيمه هاي كتاب با خود داريد به گونه اي كه احساس مي كنيد يكي از اهالي محله ي خاني اباد هستيد. توصيف هاي بسيار زيبا، گيرا و نزديك به گونه اي كه ذهن مخاطب را به خود جلب مي كند يكي از عناصر بسيار خوب كتاب است.
شخصيت درويش مصطفي و هفت كور گر چه حاشيه ي شخصيت هاي اصلي به حساب مي آيند ولي عامل كليدي پيشبرد معاني ژرف رمان هستند به شكلي كه بايد به اقاي امير خاني براي خلاقيتي كه در خلق اين شخصيت ها داشته اند بسيار آفرين گفت .
Mojarad
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان