صندلی داغ : آقای سجاد نظری

مدیر انجمن: sajjad

قوانین انجمن
۱. برای ارسال مطلب در مبحث های این انجمن ابتدا با نام کاربری خود وارد شوید و سپس گزینه ی ارسال پاسخ را بزنید.
۲. در صورتی که عضو سایت نیستید و یا قصد ارسال مطلب با نام کاربری ناشناس را دارید پس از زدن گزینه ارسال پاسخ با مشخص کردن نام کاربری دلخواه مطالب خود را ارسال کنید.
۳. دقت کنید به لحاظ برخی حساسیت ها تمامی ارسال ها در این انجمن پس از تایید افراد مربوطه نمایش داده خواهد شد.
قفل شده
نمایه کاربر
jigsaw
کاربر فعال
کاربر فعال
پست: 68
تاریخ عضویت: دوشنبه 7 تیر 1389, 7:30 pm
محل اقامت: تهران
تماس:

Re: صندلی داغ : آقای سجاد نظری

پست توسط jigsaw »

سلام
سلام بر علی اقای گل
با عرض پوزش من به سیستم دسترسی نداشتم سجاد جان
خواهش می کنم الان که به سیستم کامل دسترسی داری ها ؟!؟!
این آخره کاری رسیدم..
نه بابا تازه اول کاره ، هنوز صندلی خوب داغ نشده
تصویر
فقط یه سوال:
شما هزار تا سوال بپرس تصویر
فکر میکنی چقدر خودت رو میشناسی و از خواسته های واقعیت با خبری؟

اره انقدر با خبرم که میرم عروسک می خرم ( راستی تو عروسک نمی خوای ) تصویر

اما بدون شوخی تا اونجا از خودم خبر دارم که دوست دارم همه محیط پیرامون خودمو تحت تاثیر قرار بدم و به روش خودم در بیارمش اما بیشتر اوقات نمیشه تصویر

علی جان اگر سوالی داشتی حتما دوباره بیا تصویر
چون دوست دشمنی کرد دیگر چه می توان گفت / با یار ناجوانمرد دیگر چه می توان گفت
نمایه کاربر
amin
کاربر ویژه
کاربر ویژه
پست: 1029
تاریخ عضویت: چهارشنبه 14 مهر 1389, 8:30 pm
محل اقامت: bojnord
Been thanked: 1 time
تماس:

Re: صندلی داغ : آقای سجاد نظری

پست توسط amin »

Cyrus نوشته شده:دوست ندارم وارد اين بحث بشم اما بعضي اوقات بايد بعضي كارها رو كرد... حتي اگه دوست نداشته باشي
قدم رنجه فرمودی سیروس جان
هر كسي با توجه به شرايط خودش به اتفاقات دور و برش عكس العمل نشون ميده؛ و مسلما هيچ كس نميتونه دقيقا شرايط يك نفر رو درك كنه مگر اينه خود اون آدم باشه.
احسنت ....
اما فقط ميتونم بگم اگه اون شخص غير محترم، حرفايي رو كه جلوي اون همه دانشجو به سجاد زده بود، به من مي گفت، شايد 4 برابرش رو همون جا تو روي خودش مي گفتم. ممنون سیروس ولی تو الان خودتو عصبانی نکن عزیزم
استاد!!! هاي زيادي تو اين خراب شده هستن كه بلد نيستن چيزي درس بدن ای گفتی ...
استاد!!! هاي زيادي هستن كه سخت درس ميدن، سخت امتحان ميگيرن من رو یاد اونا ننداز تصویر
استاد!!! هاي زيادي هستن كه سخت درس ميدن و آسون امتحان ميگيرن و و و ...
اما من پشت سر همه شون نميگم غير محترم، بي شخصيت... چون قبول دارم هيچكس كامل نيست... ما دانشجوي كامل نيستيم، توقع هم نداريم استاداي اينجا كامل باشن.
ولي اين كه يك آدم كه اسمشو به اشتباه گذاشتن استاد بياد و هر چي دلش ميخواد به دانشجو بگه... هر توهيني... براي هيچكس قابل قبول نيست. دروغ، تهمت، تمسخر و ...
حرفا خيلي زياده راجع به اين موضوع... اما واقعا از حوصله ي من خارجه..
سیروس حرفت رو قبول دارم از حوصله من هم خارجه تصویر
فقط چون ميدونم چقدر حس بديه اينكه يك جا همه ي اونايي كه باهات هم عقيده ان ساكت بشن و اصطلاحا پشتت رو خالي كنن اومدم كه بگم به سجاد حق ميدم عصبي بشه و توهين كنه،
دقت داشته باشيد... عصبانيت و توهين...
ولی سیروس خودت می دونی با اون بلا هایی که اون سر من اورده هنوز بهش توهین نکردم

خوش باشين
سلامت باشی راستی از عروسک جدیدم خوشت اومد؟!؟! تصویر

سیروس جان به خاطر حرف هات بسیار ممنونم
تصویر
یکی بود یکی نبود...
در دو حادثه رانندگی که به طور همزمان در دو منطقه مختلف اتفاق افتاده بود دو خانواده فرزند خودشون رو از دست میدن
مامورین راهنمایی و رانندگی علت وقوع هر دو تصادف رو عدم دید مناسب در سر پیج اعلام میکنن.
خانواده اول هر سال برای عزیز از دست داده شان مراسمی میگرند و شاید هم در دل خود به بخت و اقبال خود لعنت میفرستند که چرا این بلا نصیب آنها شده است
اما خانواده دوم با وجود غم و اندوه فراوان به این اکتفا نکرده و به جای فحش و لعنت به این و آن! تشکیل پرونده ای برای باز سازی و اصلاح آن مسیر در وزارت راه دادند و با پیگیری های خود موفق به اجرای آن شدند تا دیگر خانواده ای دیگر در آنجا عزیزان خودشون رو از دست ندند!
قصه ما به سر رسید کلاغه خونش نرسید
هوا را پنجه میسایم میبینی
نفس اطراف دستانم پیدا نیست
صدایی از درون با من میگوید
شروع فصل بی رحم تنهایست...
نمایه کاربر
همكلاسي

همكلاسي

پست توسط همكلاسي »

با سلام خدمت آقاي نظري! يه سوال دارم ولي طولاني! دوست دارم اشخاص زير رو توي يه جمله توصيف كني!
با سلام خدمت شما همکلاسی عزیز ! خواهش می کنم سوالتون رو بپرسید ! حالا نمی شد اسم چند نفر رو فقط بدین تصویر ( باشه فقط کسانی که یک ذره نسبت بهشون اشنای دارم توصیف مبکنم ، امید وارم کسی ناراحت نشه ! تصویر)
مرتضي اخلاقي خندان اما فکر کنم با خنده هاش غم سنگینش رو پنهان می کنه
محمدرضا اسماعيل پوردیدن وصف زیبایی زندگی در هنر و افتادن از سر شاخه به دنبال برگ دیگر . تصویر

محمد مهدي اسماعيل پور به مانند درخت سرو همیشه سر سبز و برای تکیه زدن همیشه محکم وقابل اعتماد تصویر

فريبا اشرف زاده به مانند ابری که می داند کجا باید ببارد تا بارش ان زندگی را دوباره بیاورد و اینکه از تلاشش برای کمک کردن دست بر نمی دارد

مريم اصغري

عطيه اميني به مانند گلی می ماند کنار رود خانه شاید رود خانه نمی گذارد صدایش را بشنوی اما با سر سختی اش همه را متوجه خودش کرده
سيروس بنايان مقدم سرسخت به مانند کوه که مشکلاتش حتی ان سنگ شکنی که دارد او را می تراشد از هیبتش و بلندی اش کم نمی کند و اعتماد به ان تو را از سیلاب نجات می دهد تصویر

ميلاد بهادري ساده وکم حرف

امين برفه يي مانند قناری خوش صدا و مثل خار برنده دلش کوچک اما دیدش بلند تصویر

وحيد پرنده خوش برخوردو و خوش مرام مانند گلی می ماند که تازه روییده اما هنوز قنچه است و تو تعداد گلبرگ هایش را نمی دانی تصویر

پويا دادپناه مثل غاری می ماند که تو برای خیس نشدن درونش می روی و می بینی حتی به رویت نمی اورد تصویر

رامين حيدربيگي شوخ و مهمان نواز همیشه روی حرفش می شود حساب کرد تصویر

محمد حسين پور مثل چنار سرسخت و با هر اتفاق جهت خود را عوض می کند تا به اب برسد

فاطمه حسن پور

محجوبه حسيني طباطبايي

جواد خاكباز تو دار و پر ارزو

روح الله خادمي خوش شانس و خوش خنده به مانند اهو یی می ماند که از هزار صیاد جان سالم به در برده تا شاید به مقصد برسد

توحيد خراساني قطره قطره انقدر بر یک سنگ فرود می اید تا راه خودش را باز کند

فاطمه جهانگير مقدم

نرگس درخشان
ريحانه رامشيني
محمد رحماني پناه پایه و با برنامه برای زندگی اش ، کنارش حس زندگی برایت تازه می شود تصویر
ناهيد رجب زاده
ناصر رشيدي اقا فقط می تونم بگم چای خوره شدید تصویر

شاهين سلطاني مانند سنگ صبور می ماند حرفت را گوش میدهد و حتی شاید بشکند اما رازت را هیچ کس نمی فهمد تصویر

محمد سلماني کاری و تعهد پذیر
سعيده ساجدي فر مانند عقاب تیز بین و پر ذهن فداکار و برای رسیدن به هدف گروهی اش همه کار انجام می دهد

سيما سجادي ساده و اجتماعی

صدف سجادي خوش فکر و با سواد

سميرا سيد محمودي
الهام سياح
مهدي شريعتي ورزشکار و رفیق اما تا حدی که او بخواهد
زهرا طحان
فاطمه عبداللهي مانند رود خانه که به همه اب می رساند در مسیرش تا خود نیز به دریا برسد

ندا عزيزي پر تلاش وفعال کم حرف وکم توقع برای رسیدن به هدفش تلاش می کند
صديقه عسگري
محمد عليزاده ساده ودل نازک مثل گنجشک با صدایش بقیه را نیز خبر دار می کند برای راحت تر زیستن

سمانه غوث به مانند قاصدکی که برای رسوندن خبر خود را پخش کرده تا هم جهان را ببیند هم با خبرش دل بی نوایی را شادکند شاید با رسیدنش درختان دوباره شکوفه زنند تصویر

محدثه قربانيان

محسن قامتي خوش بیان و بحث کن دنبال نکتهای می گردد تا بتواند به یقین برسد

مريم كاشفي

محدثه كرابي کمک کردن به دیگران برایش از هر چیزی مهمتراست هر کاری برای کسی ازش بر بیاید انجام می دهد

مهدي گيلاني اقا فقط می تونم بگم ازش شیرینی نخواید که بد می بینید تصویر

رسول محمدي هنرمند وخوش صدا با شوخی هایش اشتباهایت را گوش زد می کند زندگی اش را با خنده ساخته تصویر

علي محمد زاده با مرام و غم خوار شوخ طبع و رفیق باز ( اقا واقعا پر خور ترین فرد برقه تصویر)

يعقوب ملاح بازیگر وشوخ در کنارش احساس امنیت می کنی ولی وقتی عصبانیه مانند شیر که تازه از خواب خفته خشمگین وخطرناک می شود (مثال : زارعی ) تصویر

اميد مكتبدار خوب ومهربان درسش از همه چی برایش مهمتر است

وحيد مهاجر زرنگ و خوشحال

متانت محبی هنرمند انگار از روییدن گل نقش زندگی را می گیرد و برایت توصیف میکند

عبدالله ناموري مثل کلبه می ماند که در زمستان سرد در کوهستان تنها پناه توست و با رفتن به داخلش گرم می مانی تصویر

فرشاد نجفي اقا پروژه برداشتن باهاش خیلی حال میده تصویر

محمدرضا نساج کم رو و خوش خنده اعتقادش برایش از همه چیز مهمتر است روی قولش میشه حساب کرد

جواد نشيبي ساده تر از این بنده خدا ندیدم رفیق با حال

سجاد نظري کسی که بار ها برای شکوفه زدن ورسیدن به بهار تلاش می کند اما باز هم سوز زمستان نمی گذارتش .

فوژان هاديان

بهنام هوشيار کم حرف وپر تلاش

علي ياقوتي مانند تنه درختی می ماند که اگر اتفاقی برایش بیافتد دیگر شاخه ها از بین می روند تصویر

علي يحيي پور خوش تیب و زرنگ در کنارش خوش هستی
و... اگه كسي رو جا انداختم شما خودتون لطفا اضافه كنين!

هم کلاسی عزیز شما چه همکلاسی هستی که دادش گلم اقا رضا رو جا انداختی هم چنین ابراهیم ولی زاده رو و...

رضا : از دادش به ادم نزدیک تر در هر موقعه ای می شود روش حساب کرد زود باور و خوش مرام تصویر


ابراهیم : کاری و به فکر در جمع میشه روش حساب کرد

و...

درضمن ببخشید دیر جواب دادم ( در مورد دوستانی هم که نظر ندادم واقعا شناختی نداشتم امید وارم دوستان به بزرگواری خود ببخشن تصویر )
نمایه کاربر
mahdi
کاربر ویژه
کاربر ویژه
پست: 476
تاریخ عضویت: چهارشنبه 1 اردیبهشت 1389, 7:30 pm
محل اقامت: مشهد
تماس:

Re: صندلی داغ : آقای سجاد نظری

پست توسط mahdi »

سلام سجاد
سلام بر مهدی گل باز اومدی تصویر
پاشو ديگه از رو صندلي! خداييش خسته نشدي؟؟
اره فقط منتظرم اون تلویزون که بهم قول دادن به من بدن تا پاشم تصویر
سوال نداشتم فقط اومدم احوالتو بپرسم!
ممنون حالا چی اوردی نکنه دست خالی اومدی ها تصویر
خوبي؟ انتخاب واحد خوب بود؟
فکر کنم ! اولش نه ولی بعدش خوب شد تصویر
چرا اين دانشگاه با ما اين كارا رو مي كنه؟
چون ما 88 ای برقیم ( تئاتر یادت نر ) تصویر
در ضمن چون ما با هاش اون کارا رو می کنیم ! تصویر
چرا كلا بايد اين تابستون امواج منفي بهم برسه؟
مگه بقیه سال بهت امواج مثبت میرسید خوش به حالت تصویر
اي بابا اينا كه سوال شد ! بي خيال. شاد باشي

نه عزیزم اینا درد دل بود تصویر

همچنین ( لطف کردی مهدی جان ) تصویر
زندگي كوتاه است بگذر ببخش بخند
نمایه کاربر
sajjad
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
پست: 266
تاریخ عضویت: جمعه 27 فروردین 1389, 7:30 pm
محل اقامت: کرج
تماس:

Re: صندلی داغ : آقای سجاد نظری

پست توسط sajjad »

سلام زیبا خدمت همه دوستان

الهی شکر صندلی ما نیز به پایان رسید تصویرجا داره اینجا از دوستانی چون اقای شریعتی که سوالاشون در مورد صندلی بود و چرا من امدم وبچه ها قدیم چه کار ها می کنند تصویر، هم چنین از امین هم خونه ای که به ما یاد اوری کرد فامیلش سرافکنده است تصویر (اقا حتما برو فامیلتو عوض کن تصویر ) بعداش سوالی در مورد فرماندهی ، بعدش در مورد خودم که قرار بود اذیت نکنه بعدش هم سوالاتی که شبه داشت رو پرسد وگفت این سوالات کو چولو هستند تصویر اقا حتما در مورد دیدگاهت از واژه ها یک کتاب بنویس تصویر، و از سیروس هم خونه ای عزیز که سوالاتی در مورد خونه و ویفر و عروسکم پرسید و همچنین به عنوان یک دادش خوب امد و مسئله را باز کرد تصویر، از خانم محبی که قرار بود ما بساط سوالات اذیتی اش بشویم و الهی شکر مثل اینکه سوال هاش رو ازش دزدیدن تصویر ، و همچنین از خانم ساجدی فر که به ما یک نکته اساسی را یاد اوری کردن و همچنین یک یاد اوری در مورد یک قول و قرار بود و اینکه به زودی برمی گردن ولی فکر کنم همون بلای خانم محبی سرشون امد تصویر، از محمد مهدی عزیز که اشتباه من باعث شد نام کار بری اش رو عوض کنه ( اقا واقعا ما شرمنده ایم تصویر) ، از خانم غوث که با بسیج و ریسک کردن جلو امد و سوالاتی در مورد عروسک پرسید و من به عروسک علاقه مندش کردم ( خانم عروسک مبارکتون باشه ) تصویر ، از شاهین دادش گلم که اومده بود عقده هاش وا شه اقا اگه عقده هات وا نشد ه به علی بگم یک صندلی داغ دیگه بزاره تصویر، از مهدی محمودی عزیز که در مورد یک مسئله ناراحت بود ولی فکر کنم اخر اون هم به عروسک علاقه مند شد تصویر، محمد رضا گل خودمان که فکر کنم توی ترافیک گیر کرده بود دیر رسید اما انتظار داشت اسم یکی از عروسک هام حتما ستایش باشه ( چشم حتما عروسک جدید گرفتم اسمشو ستایش میزارم تصویر) همچنین مثل سیروس امد و قضیه را باز کرد تصویر ، از علی محمد زاده عزیز که این اخر کاری امد و فقط یک سوال پرسید تصویر ، از اون همکلاسی که یک سوال طولانی پرسید ، و همچنین از علی یاقوتی که این صندلی داغ رو گذاشت نه دو هفته بلکه سه هفته ، و همچنین عروسک هام رو دوست داره و من رو یاد خاطراتم انداخت تصویر ، همچنین از تمام دوستانی که وقت خود را گذاشتن ومطالب این پست را خواندن کمال تقدیر وتشکر را دارم الهی هر جا باشید بهتون خوش بگذره و در تمام مراحل زندگی شاد و موفق باشید .


گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت!
پرسیدند : چه می کنی ؟
پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم !
گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد!
گفت : شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما آن هنگام که خداوند می پرسد : زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی؟
پاسخ میدهم : هر آنچه از من بر می آمد!...

وطن یعنی چه آباد و چه ویران ،وطن یعنی همین جا یعنی ایران.
قفل شده

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 2 مهمان