این بیماری شما باید فوری درمان بشه:
    یعنی من ماه بعد قراره برم مسافرت و معالجه این بیماری خیلی ساده و سودآوره و بهتره زودتر ترتیبش رو بدم!
    خوب بگید ببینم مشکلتون از کی شروع شد:
    یعنی من از بیماریتون چیزی نفهمیدم و ایدهای ندارم و امیدوارم شما خودتون سرنخی به من بدین!
    یک وقت دیگه از منشی برای آخرهای این هفته بگیر:
    یعنی من امروز با دوستام دوره دارم، باید برم زودتر بزن به چاک!
    هم خبرهای خوب و هم خبرهای بد براتون دارم:
    یعنی خبر خوب اینه که من قراره یه ماشین جدید بخرم و خبر بد اینکه شما باید پول اونو بدین!
    من به این آزمایشگاه اطمینان دارم بهتره آزمایش هاتون را اونجا انجام بدین:
    یعنی من 40 درصد از پول آزمایش بیمارانی که به اونجا معرفی می کنم را میگیرم!
    دارویی که براتون نوشتم داروی خیلی جدیدیه:
    یعنی من دارم یه مقاله علمی می نویسم و می خواهم از شما مثل موش آزمایشگاهی استفاده کنم!
    اگه تا یک هفته دیگه خوب نشدید یه زنگ به من بزنید:
    یعنی من نمی دونم بیماریتون چیه شاید خود به خود تا یک هفته دیگه خوب بشه!
    بهتره چندتا آزمایش تکمیلی هم انجام بدین:
    یعنی من نفهمیدم بیماریتون چیه. شاید بچههای آزمایشگاه بهتون کمک کنن!
    این بیماری الان خیلی شایعه:
    یعنی این چندمین مریضیه که این هفته داشتم باید حتما امشب برم سراغ کتاب های پزشکی و درمورد این بیماری مطالعه کنم!
    اگه این عوارض از بین نرفت هفته دیگه زنگ بزنید وقت بگیرین:
    یعنی تا حالا مریضی به این سمجی نداشتم خدا را شکر که هفته دیگه مسافرتم و مطب نمیام!
    فکر نمی کنم رفتن پیش فیزیوتراپیست فایدهای داشته باشه:
    یعنی من از فیزیوتراپیست ها نفرت دارم نرخهای ما رو شکستن!
    ممکنه یک کمی دردتون بیاد:
    یعنی هفته پیش دو تا مریض از شدت درد زبونشون رو گاز گرفتن!
    فکر نمیکنید این همه استرس روی اعصابتون اثر گذاشته باشه:
    یعنی من فکر می کنم شما دیوونه هستین و امیدوارم یک روانشناس پیدا کنم که هزینههای درمانتون رو باهاش قسمت کنم
			
			
									
						معنای سیزده جمله كلیدی پزشكان!
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 5 مهمان
